نوشته شده توسط
بهرام نژاد در اجتماعی
فاروق حفیظی؛ از تاکسی که پیاده شدم، عکاسمان را دیدم که روبهروی بزرگترین مرکز نگهداری سالمندان در خاورمیانه ایستاده بود به انتظار من و موتوری هم کنارش. رفتیم پیش مسئول روابط عمومی. آقای پزشکی، مردی بود با پیراهن آستین کوتاه سفید؛ پیراهنی به رنگ…
بیشتر »