.
.
.
.
.
.
(بسم الله الرحمن الرحیم)
رضاخان هفدهم دیماه 1314 قانون کشف حجاب در ایران را تصویب کرد و زنان ایرانی باید پوششهایی مثل چادر، روبند و روسری را کنار میگذاشتند؛ حالا بعد از 79 سال میراثداران رضاخان آزادی را فقط در عدم پوشش میبینند و نوع اعتراض خود را به هر شکل ممکن تا کسب هفتمین مصرفکننده لوازم آرایش در دنیا پیش میبرند.
طاهره قرةالعین تقریباً اولین زنی بود که بدون روبنده در دربار ناصرالدین شاه قاجار سخنرانی کرد و این مسئله را از نخستین نشانههای کشف حجاب در ایران توصیف میکنند، اما حالا فکر کردن حتی به این مسئله لبخند تلخی را به لبها میآورد.
اینکه نداشتن روبنده نوعی کشف حجاب بوده و حالا چه شده از آن حال ما به این حال مبدل شدهایم؟! متأسفانه باید اقرار کرد وضع حجاب در ایران امروز خیلیها را شگفت زده میکند و زنان -چه با حجاب و چه بدحجاب- به دنبال زیبایی ساختگی یا دستکاری در چهره و یا مد ظاهرشان هستند.
در این نوشتار ما به لغت حجاب، تاریخچه حجاب و اینکه رضاخان چه کرد و زنان با عفت ایرانی برای حفظ حجاب چه ملالتها کشیدن کاری نداریم، در این خصوص انواع اقسام کتابها و مطالب مبسوط وجود دارد و تاریخ هم در این خصوص گواه است، اما نکته اینجاست که 79 سال گذشت، سالروز کشف حجاب تمام شد، انقلاب پیروز شد، جنگ تحمیلی با افتخار به پایان رسید و بعد از آن هم کشور تاکنون برای اثبات و اقتدار یک نظام اسلامی در دنیا با انواع مسائل و مشکلات روبرو بوده است اما چه بر سر اعتقادات برخی آدمها آمده که خیلیها نشانههای روشنفکری و به روز بودن را در نداشتن حجاب میدانند و یا حتی اگر با حجاب هم باشند به نوعی درگیر دنیای مد و پوششی با رنگ و لعاب خاص هستند و تیغ جراحی اغلب بر صورتهای آنان آشنا شده است؟ تا جایی که ما برنامه تلویزیونی برای انتقاد از عملهای جراحی زیبایی میسازیم اما خود مجری برنامه یک بینی مینیاتوری دارد!
البته به این نکته باید توجه کرد که منظور از رواج عملهای جراحی زیبایی، آن نوعی است که بیخود و بیجهت مد شده و ایران را به یکی از اولینهای دنیا در این زمینه تبدیل کرده است نه آن دسته از کسانی که بر اثر حوادث یا به دلیل عارضهای مجبور به رفتن زیر تیغ جراحی هستند.
متاسفانه بعد از 79 سال از کشف حجاب رضاخانی، میراثداران آن در خیابانهای تهران و در کل بگوییم همه جای ایران جولان میدهند آن هم با حجابی زننده. متاسفانه برخی بانوان ایرانی با مصرف بیش از حد لوازم آرایشی ایران را به یکی از بزرگترین واردکنندههای لوازم آرایش تبدیل کردهاند؛ آن هم در سرزمینی که روزی زنان با زیبایی خدادادی خودشان و با اعتماد به نفسی که مردانشان به آنها میدادند، سرمه به چشم میکشیدند و سرخاب سفید آب را فقط برای شوهرانشان حلال میدانستند.
* کمپانیهای برهنگی در ایران
با شکلگیری فمینیسم و انجمنهای مدافع حقوق زنان در غرب که سردمدار و طراح اصلی آنها مردان هستند، صنعت استفاده از زیبایی زنان به وجود آمد تا جایی که کمپانیهای مختلف لباس زیر در دنیا با جذب دخترکان معصوم از نقاط مختلف پولی به جیب زدهاند که خارج از تصور ماست. از جمله این کمپانیها «ویکتوریا سکرت» است که همین چند شب گذشته شوی برهنگی به راه انداخته بود و جالب اینجاست خوانندههای محبوبی هم که برای اجرا به این شو دعوت شده بودند اغلب کمتر از 25 سال داشتند و این یعنی الگوسازی برهنگی!
حال همین کمپانیها در ایران هم بازاری برای خود به راه انداختهاند، فقط کافی است سری به شبکههای اجتماعی و از همه فعالتر «اینستاگرام» بزنید؛ اعلام زمان انواع شوهای لباس زیر با آدرس و تاریخ مشخص است و نام کمپانی این لباسها هم به عنوان برند اختصاصی آورده شده، بدون اینکه حتی ذرهای کسی را نگران نکند! کسی، خانوادهای یا مسئولی را…
زنان و دختران ما -اعم از قشر با حجاب و بدحجاب- به این شوهای زیرزمینی میروند و به اذعان برخی از کسانی که به این شوهای زنده دعوت میشوند، انواع دختران کمسن و سال -که ممکن است در اتوبوس، مترو و تاکسی آنها را دیده باشیم- آنجا رژه میروند و خوشحال هستند از حقوقی که میگیرند، بیآنکه بدانند چه حیایی به حراج میرود!
* لوازم آرایش، بیشترین دارایی دختران مددجوی کمیته امداد!
دو سال پیش «حسین انواری»، سرپرست کمیته امداد امام خمینی با اشاره به نتایج پژوهش انجام شده در کمیته امداد امام خمینی گفته بود: «نتایج پژوهش انجام شده در کمیته امداد نشان میدهد، بیشترین دارایی دختران مددجو بهرغم فقر اقتصادی آنها، لوازم آرایش است.»
مجلات مد و سریالهای تلویزیونی ماهوارهای آنچنان اعتماد به نفس را از زنان گرفتند که نمیدانند این خلقت زیبای خداوند خود به تنهایی و بدون هیچ تلاشی ریحانه خداست و نیازی به خرج هزینههای گزاف نیست، امروزه بسیاری از زنان و دختران مخصوصا در جوامع توسعه یافته از بدن خود ناراضی هستند و اصلیترین دلیل این نارضایتی را باید در تصویر ایدهآل، اغراقآمیز و غیر واقعی موجود در رسانهها جستجو کرد. این نارضایتی خود را در قالب اختلالات تغذیهای و از همه شایعتر، سرخوردگی، احساس اضطراب و افسردگی نشان میدهد.
یک پژوهش انجام یافته در خصوص تأثیر مُد بر ذهن زنان نشان داد حدود 80 درصد از زنانی که مانکنها را در تلویزیون دیده بودند و همچنین 66 درصد از زنانی که تصویر این مانکنها را در مجلات مربوط به مد مشاهده کرده بودند، به شدت احساس ناخوشایندی در مورد خودشان داشتند و همچنین میزان عزتنفس زنانی که تصاویر مدلهای لاغر اندام موجود در این مجلات را دیده بودند به طور محسوسی کاهش یافته بود.
جدا از جوامع پیشرفته ما هم به شدت درگیر کاهش عزتنفس برخی بانوان ایرانی هستیم، در انواع و اقسام لطیفههای شبکههای اجتماعی وایبر، واتسآپ، تانگو و … متاسفانه هجمههای سنگینی بر بانوان و اعضا و فرم بدن آنها میشود اما در مقابل این هجمه چه کردهایم؟ مسئولان امر چه برنامهای برای الگوسازی و رفع این معضل دارند؟ برای عزت نفس دختران این سرزمین که در آینده مادران وطن خواهند شد چه میکنند؟
آیا بانوان حوزههای علمیه، اساتید دانشگاه، بانوان محترم نماینده در مجلس شورای اسلامی، مرکز زنان و خانواده ریاست جمهوری و حتی سمنهای مختص زنان برای بالا بردن عزت نفس بانوی ایرانی کاری کردهاند؟ یا اصلا ًخود خانوادهها نگران دختران نوجوان خود هستند؟
بسیاری از مانکنهای امروزی در خیابان میراث همان رضاخانی هستند که روزی عزتنفس را از بانوان ایرانی گرفت و به برخیها تلقین کرد اگر بیحجاب باشید، زیباترید! یقینا رضاخان هم نمیدانست حیا هم از پس این بیحجابی رخت خواهد بست.