اگر می خواهید از مرگ نترسید، عاشق شوید

اگر می خواهید از مرگ نترسید، عاشق شوید

خداوند در دنیا از بندگانش خواسته است که در برخوردشان با دیگران صفح داشته باشند؛ بدی های دیگران را نادیده بگیرند … با این اوصاف چگونه ممکن است در قیامت خود خدا عامل به این مبنا نباشد و تنها در جایگاه مچ گیری از بندگان بر آید؟!


در بیانی نیز داریم که امام صادق علیه السلام می فرمایند: إنّا أهل بيت مروتنا العفو عمن ظلمنا: 1 ما خانداني هستيم، که مردانگي ما گذشت از کسي است که به ما ستم کرده است.حضرت مرگ را برای ما (فرزندان آدم) این گونه توصیف کردند؛ مرگ برای فرزندان آدم همچون گلوبند و سینه ریزی است که بر گردن دختر جوانی آویخته شده است. (حد اعلای زیبایی را بیان می کنند.)

آیا این حرف ها فقط برای عالم دنیا کارساز هستند؟ وقتی که قیامت بر پا شود دیگر بخشش ها عوض می شود و می گویند که نمی بخشیم؟

برای نترسیدن ، باید عاشق شوی
فکر می کنید یزید چگونه توانست در آن حکومت با عظمتی که وجود داشت، کاری کند که کسی سمت امام حسین علیه السلام نرود؟!
یکی از مهم ترین و اصلی ترین ترفندها و حربه هایش این بود که آن ها را از مرگ می ترساند؛ می گفت: هر کسی سمت حسین بن علی برود از جونش سیر شده، چرا که در این حالت حکم اعدامش امضا می کنم و کشته می شود … به عبارتی آمدند مرگ را برای مردم آنقدر وحشتناک و ترسناک کردند تا جایی که کار به جایی رسید نمردن و زنده ماندن را به هر قیمتی خریدند؛ به قیمت کشتن و جدا کردن سر امام حسین علیه السلام
آیا واقعا مرگ انقدر موضوع وحشتناکی است که به خاطر نمردن، هر قیمتی را باید پرداخت کرد؟!!

همه چیز زیباست
خداوند در قرآن کریم می فرماید که: هر چیزی که در عالم خلق کردیم، زیبا و به بهترین شکل است و هیچ چیز در عالم زشت نیست؛ «الَّذِي أحْسَنَ كلَّ شيءٍ خَلْقَه 2؛ همان كسى كه هر چيزى را كه آفريده است نيكو آفريده»؛ بنابر این موضوع مرگ نیز زشت نیست.

بیشتر بخوانیم:
عواملی که باعث ترس از مرگ می شوند!
چرا مرگ را دوست نداریم؟
ترس بیهوده از مرگ!

توصیفی از مرگ
اگر بخواهیم تعریف و شناخت دقیق تری از مرگ داشته باشیم، بیان امیر الؤمنین علیه السلام بسیار راه گشا خواهد بود.
حضرت در بیانی مرگ را برای خودشان به عنوان فرزند علی بن ابیطالب علیه السلام این گونه توصیف می کنند؛ به خدا قسم اشتیاق من به مرگ از اشتیاق کودک به سینه مادر بیشتر است.(کودکی که به دنیا می آید همه ی هستی اش مادرش است) 3
در جایی دیگر حضرت مرگ را برای ما (فرزندان آدم) این گونه توصیف کردند؛ مرگ برای فرزندان آدم همچون گلوبند و سینه ریزی است که بر گردن دختر جوانی آویخته شده است. (حد اعلای زیبایی را بیان می کنند.) 4 
بنا به بیان خداوند (قرآن کریم) و امیر المؤمنین علیه السلام نتیجه می گیریم که مرگ امری زشت نیست.
یقین داشته باشیم که خداوند ارحم الراحمین به معنای تام است؛ چنانکه در بیانی داریم که پيامبر اکرم صلی الله و علیه وآله می فرمایند: «خداوند صد باب رحمت دارد يکي از آن را به زمين نازل کرده است و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتي که در ميان مردم است از پرتو همان است، ولي نود و نه قسمت را براي خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي سازد.» 5 

کیست از خدا مهربان تر؟!
کدام مادري حاضر است اهانت هاي پسرش را با يک استغفار و اظهار توبه قبول نمايد، و حال آن که خداوند گناهان بنده را با توبه و اظهار پشيماني قلبي مي بخشد.
از اين بالاتر اگر مادري هم اهانت هاي فرزندش را ببخشد هرگز اهانت هاي او را فراموش نمي کند و آن اهانت را هديه و نيکي به حساب نمي آورد، ولي خداوند آن قدر مهربان است که اگر کسي توبه کرد نه تنها زود راضي مي شود و گناهان او را مي بخشد و هيچ کينه از او در دل ندارد، بلکه به جاي گناهان او ثواب مي نويسد در سوره فرقان مي خوانيم: «و کسي که توبه کند [از عمل زشت زنا و …] و عمل صالح انجام دهد خداوند بدي هاي آنان را تبديل به خوبي ها مي کند و خداوند بخشنده و مهربان است.» 6

کلام آخر
بدانیم که خدا ما را دوست دارد، مرحوم دولابی تعبیر زیبایی دارند، می فرمود: در باب محبت ، زبان هم تأثیر دارد. به خودت تلقین کن که خدا من را دوست دارد. و قرص و محکم و استوار بگو. اگر دوست نداشت خلق نمی کرد و به خودت تلقین کن آن وقت می بینی در به روی تو باز می شود .
آن وقت است که وقتی رابطه دوستی و عشق برقرار می شود، رسیدن به معشوق می شود آرزویت و دیگر هیچ ترسی از مرگ و مردن نداری … آن وقت است که وقتی از مرگ سخن گفته می شود نمی گویی که"نگو، مرغ آمین در راه است"… مشتاق آمین گفتن مرغ آمین خواهی بود …
فقط یه نکته را همیشه و همه جا در هر موضوعی سرلوحه زندگی خود قرار دهیم … مسیر تعادل را حفظ کنیم؛ نه افراط داشته باشیم و نه تفریط … نه امیدواری صرف درست است و نه ناامیدی های بیجا … به نظر حرکت بین خوف و رجا بهترین مسیر برای پیمودن زندگی است.
پی نوشت ها:
1- أمالي شيخ صدوق، ص 238
2- سجده ، آيه 7
3- نهج البلاغه، خطبه۵
4- مثير الأحزان، ص41، خطبه الإمام أثناء توجهه إلى العراق
5- طبرسي، مجمع البيان، ج 1، ص 21؛ تفسير نمونه، مکارم شيرازي، ج1، ص 24
6- فرقان، 70-71

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.