.
.
.
.
.
.
پیوند: http://www.snn.ir/detail/News/494374/187
برجام به فرجام نرسید، و روحانی این روزها برای نمایاندن آن چاره ای جز آفتاب-آفتاب کردن ندارد. صالحی اما در این میانه مثل آن کودک خُردسالی است که در نمایش لباس پادشاه پیش آمد و بانگ سر داد: «بابا! بابا! او لُخت است!»
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی است و در زمینه مسائل اتمی هرچه بگوید صاحبنظر است، ولی وزیر امور خارجه، وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی نیست بنابراین میتوانید در رابطه با انرژی اتمی از وی سوال کنید.» روحانی گفت؛ در پاسخ به خبرنگاری که راجع به سخنان چند روز پیش رییس سازمان انرژی اتمی دربارهی تعلل اطراف غربی برای برداشتن تحریمها از جمله تحریمهای بانکی، پرسیده بود. آقای رییس جمهور روز گذشته رسماً صالحی را از اظهار نظر دربارهی برجام خلع ید کرد، و توصیه کرد تا دربارهی مسایل برجام، طیب نیا و ظریف مورد سؤال قرار گیرند. اما چه بر سر برجام آمده است؟! جُرم صالحی چیست؟ مگر چه چیزی گفته بود که از اظهار نظر دربارهی برجام منع شد؟ حرفهای چه کسی را باید باور کرد؟ در دولت راستگویان، چه کسی راست میگوید؟!
ادامه مطلب
معاهده ای که نه آب شد نه نان!
روز گذشته روحانی و در پاسخ به یک خبرنگار خارجی که از اثرات برجام روی معیشت مردم پرسید، از افزایش احتمالی فروش نفت گفت، از قیمت دلار گفت، از لوکوموتیوها و واگنهای جدیدی گفت که احتمالاً روزی در آینده به ناوگان حمل و نقل مملکت اضافه خواهند شد. روحانی گفت: «کسانی که در صادرات کالا و یا واردات مواد اولیه دستی دارند برجام را حس میکند. هر کس که میخواهد یک حساب ال سی را باز کند، برجام را به خوبی احساس میکند.» این تمام تعریف روحانی از معیشت مردم بود!
شاید آن روزها که آقای رییس جمهور از فتح الفتوحی که گمان میبُرد معامله اتمی برای دولتش به ارمغان آورده، سرخوش بود، حتی تصور امروز را نمیکرد؛ روزهایی که با وجود اجرایی شدن برجام، همچنان هشت دولت گروی نُه آن است. جیب دولت خالی است، در سفرههای مردم این تهیساری است که موج میزند. دوستان غربی روحانی با وجود تمام قول و قرارها از اجرای تمام تکالیفشان شانه خالی میکنند، نه از پولهای بلوکه شده خبری شد، نه حتی از برداشته شدن کامل تحریمها، دولت تدبیر مانده است و رکود و بیکاری و رشد منفی اقتصاد ایران. روحانی چاره ای ندارد جز اینکه از لوکوموتیوهایی که احتمالاً روزی خیال دارد از چین و ماچین(!) خریداری کند، مایه بگذارد. او که تا پیش از انتخابات از گشایشات اقتصادی پسابرجامی سخن میگفت، امروز با سرکوب و پروپوگاندا به دنبال بزک کردن برجام است. ناگزیر است که بگوید: «برجام مثل یک آفتاب تابان است! وقتی که فردی چشمش را ببندد میگوید شب است، او باید چشمش را باز کند و ببیند که آفتاب است!» مُشک آن است که خود ببوید آقای روحانی!
برجامی که قرار بود رونق و اشتغال و برکت را برای مردم این سرزمین به همراه داشته باشد، این روزها به حالی مبتلا است که روحانی برای نمایش آن، چاره ای جز سرکوب رییس سازمان انرژی اتمی آن هم در میان خبرنگاران، آن هم در مقابل یک دوجین دوربین ندارد. اما برجام را چه شد؟ صالحی چه چیزی گفته بود که روحانی برآشفت؟
چرا روحانی از سخنان صالحی برآشفته بود؟/ به جرم راستگویی!
چند هفته پیش بود که آقای رییس جمهور به نام «تقدیر از افتخارآفرینان برجام» تمام دوستانش را در ماجرای مذاکرات هسته ای نشانگذاری کرد، از صالحی گرفته تا ظریف و تا سایر رفقا؛ البته احتمالاً حتی گمان رسیدن روزهایی چنین را نداشت، روزگاری که نه تنها آبی از دیگ برجام برای اقتصاد ایران و معیشت مردم گرم نشد، بلکه بر رکود و فقر و فلاکت مردم افزوده شد. برجام حتی به کار سیاست داخلی هم نیامد، روحانی و دوستانش در سراسر کشور انتخابات را به نحو بی سابقه ای واگذار کردند، تا باز هم این اصولگرایان منتقد دولت باشند که اکثریت مجلس آینده را خواهند ساخت.
برجام به فرجام نرسید، و روحانی این روزها برای نمایاندن آن چاره ای جز آفتاب-آفتاب کردن ندارد. صالحی اما در این میانه مثل آن کودک خُردسالی است که در نمایش لباس پادشاه پیش آمد و بانگ سر داد: «بابا! بابا! او لُخت است!» جرم صالحی این بود که نخواست آفتاب درخشانی را که روحانی خیال میکرد با برجام برای مردم سرزمینش به ارمغان آورده، ببیند. صالحی از واقعیت گفت، از اینکه غربیها با وجود انجام تمام تکالیف از سوی ایران، در اجرای کامل تعهداتشان دست-دست میکنند. هفته پیش رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با وبگاه «العربی الجدید» بر ادامه فعالیت هستهای ایران تاکید و اعلام کرد هنوز برخی تحریمها برداشته نشده است. صالحی تحقیر شد، آن هم پیش چشم رسانهها، برای آنکه لختی پیکره ای را که از برجام تراشیده شده، برملا کرد.
ادبیات روز گذشتهی ایشان اما در خصوص رییس سازمان انرژی اتمی، اگرچه تحقیرآمیز بود، اما برای منتقدین سیاستهای دولت چندان عجیب نیست، ایشان اساساً منتقدینش را یک مشت بیسواد بی شناسنامه میداند که باید حوالهی جهنم شوند، در این میان اما به نظر میرسد در اصل و اساس این مطلب توفیر چندانی میان دوستان و منتقدین ایشان وجود ندارد، کسی نباید از آفتاب روحانی انتقاد کند، حتی اگر همان کسی باشد که برای رأی آوردن برجام در مجلس شورا جامهدران به راه انداخت، حتی اگر همان کسی باشد که چند هفته پیش مدال درجه یک شجاعت را از دستان رییس جمهور دریافت کرده بود، حتی اگر صالحی باشد؛ برای روحانی برجام آفتاب است، هر که هستی باش!