.
.
.
.
.
.
یکی از پیامبران الهی که قرآن از وی با اوصاف رشک برانگیز “صابر"، “صدیق"، “نبی” و “صالح” یاد می کند، حضرت ادریس نبی است. او با چند واسطه به آدم ابوالبشر نسب می برد و نیای اعلای حضرت نوح ابوالانبیاست. درود خدا بر یکان یکانشان.
نام دیگر او طبق نقل برخی از كتاب هاى تاریخى و تفسیرى، «اخنوخ» یا خنوخ، و خنوع است كه نزد اهل كتاب، یكى از پیامبران پیش از نوح بوده و كتاب هاى فراوانى به او نسبت داده شده است.[1]
ادامـــــــــه
یكم: در قرآن كریم بحث مبسوطی از حضرت ادریس به میان نیامد و آنچه در آیه 57 - 56 سوره مریم و آیه 85 سوره انبیاء آمده، تنها عنوان نبوّت آن حضرت است و اصلاً از رسالت وی نامی برده نشده، گرچه در برخی از تواریخ یا احادیث سمت رسالت آن حضرت بازگو شده است.
دوم: از آن جهت كه ادریس قبل از نوح [علیهم االسلام] بود دسترسی تاریخی به كیفیت زندگی آن حضرت سهل نیست و از سوی دیگر نفوذ اسرائیلیات در اُقصُوصَه ها كاملاً مشهود است، از این رو اعتماد علمی به منقولات درباره آن حضرت دشوار است.
سوم: عارف نامدار، جناب ابن عربی بر این باور است كه ادریس [علیه السلام] هنوز زنده است و در آسمان چهارم به سر می برد و معناى ورفعناه مكانا علیا] [مریم/ 57]را ارتفاع به آسمان چهارم مى داند و خصوصیت آسمان چهارم را این مى داند كه قلب همه آسمانها بوده و جایگاه آفتاب است.[5] لیكن اثبات مدعای ایشان دشوار است چنان كه با بطلان فرضیه اجسام فلكی و صحت مدار ریاضی نه محور طبیعی و جرمانی و نقد بسیاری از آرای پیشینیان در علم هیئت، مجالی برای سایر گفته های ایشان درباره آن حضرت باقی نمى گذارد، زیرا گفتارایشان در این مورد مستند علمی و یا تاریخی ندارد و اگر هم سند كشف و شهودی داشته باشد باید گفت یا در اصل شهود دچار اشتباه شده است.[6]
برخى از مفسران در ذیل آیه هاى: «و زَكَرِیّا و یَحیى و عیسى و اِلیاسَ كُلٌّ مِنَ الصّلِحین» [انعام/6، 85] و «و اِنَّ اِلیاسَ لَمِنَ المُرسَلین» [صافات/37، 123] «الیاس» را همان «ادریس» دانسته، ویژگى ها و داستان هایى را كه براى ادریس گفته شده، در ذیل این آیات براى «الیاس» آورده اند.[7]
برخى حتی آیه «سَلامٌ عَلى اِلیاسین» [صافات/37، 130] را «سَلامٌ عَلى اِدراسین» یا «اِلیاسین» قرائت كرده و آن را به «ادریس» تفسیر كرده اند.[8]
علامه حسن زاده آملی در کلمه 467 کتاب هزار و یک کلمه بر این باور است که:
«الیاس همان ادریس است زیرا آن حضرت را ظهور و غیبت بوده است، أعنى دوبار مبعوث شده است یك بار پیش از غیبت كه ادریس نبىّ بود، قوله [تعالى]: وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِیًّا [سوره مریم، آیه 58]، و زمان غیبتش سیصد و شصت و پنج [365] سال بوده است، و پس از آن به اسم الیاس رسول ظهور فرموده است، قوله [سبحانه]: وَ إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ [سوره صافات، آیه 124]. و حضرت ادریس جدّ نوح نبیّ بوده است [سلام الله علیهما].»[9]
چنانکه گذشت مولف کتاب هزار و یک کلمه معتقد است که حضرت ادریس، همان الیاس پیامبر است که دو بار مبعوث شده است. برخی بر این دیدگاه اشکالی تاریخی وارد کرده اند و آن اینکه:
در سوره انعام آمده است: «و تِلكَ حُجَّتُنا ءاتَین ها اِبرهیمَ عَلى قَومِهِ نَرفَعُ دَرَج ت مَن نَشاءُ اِنَّ رَبَّكَ حَكیمٌ عَلیم * و وهَبنا لَهُ اِسح قَ ویَعقوبَ كُلاًّ هَدَینا و نوح ًا هَدَینا مِن قَبلُ و مِن ذُرِّیَّتِهِ داوودَ و سُلَیم نَ و اَیّوبَ و یوسُفَ و موسى و ه رونَ و كَذلِكَ نَجزِى المُحسِنین * و زَكَرِیّا و یَحیى و عیسى و اِلیاسَ كُلٌّ مِنَ الصّ لِحین». [انعام/6، 83 ٌ85] در این آیه، ضمیر «مِن ذُرِّیَّتِهِ» یا به «ابراهیم» یا به «نوح» باز مى گردد كه در هر دو صورت نمى تواند مراد از «الیاس»، همان «ادریس» باشد; زیرا الیاس یا از فرزندان ابراهیم خواهد بود یا نوح; در حالى كه ادریس، پیش از نوح و از نیاكان او است.[10]
[1]. مجمع البیان، ج 6، ص 801.
[2]. الخصال، ج 2، ص 524; تاریخ طبرى، ج 1، ص 106.
[3]. كامل ابن اثیر، ج 1، ص 22.
[4]. اعلام القرآن، محمد خزائلی.
[5].تفسیر ابن عربى، ج3، ص55 56.
[6]. تفسیر موضوعی قرآن، آیت الله جوادی آملی، جلد 6
[7]مجمع البیان، ج 4، ص 510; تفسیر بیضاوى، ج 2، ص 427; التفسیرالكبیر، ج26، ص 161.
[8]. روح المعانى، مج 13، ج 23
[9]هزار و یک کلمه- کلمه 46.
[10]. ابوالفضل روحى، مقاله ادریس، دایره المعارف قران کریم، ج2.
منبع:تبیان