.
.
.
.
.
.
روی آوردن به ازدواج همواره در هر دورانی از موارد مهم محسوب می شود و بسیاری بر این باورند که این امر نه تنها برای فرد بلکه مفید است بلکه فواید آن شامل حال جامعه هم می شود. متأسفانه هم اکنون سن ازدواج در کشور به دلیل مسائل مختلفی از جمله وضعیت اقتصادی، سخت گرفتن برخی از خانواده برای این سنت حسنه، مشکلات اجتماعی و بسیاری از موارد دیگر، بالا رفته به طوری که ازدواج از موضوعات اصلی جامعه در حاشیه قرار گرفته است.
بسیاری از جوانان امروزه بنابه دلایلی که برخی از آنها هم منطقی به نظر نمی رسند سنت پیامبر گرامی اسلام را به جا نمی آورند و رو به سمت تجردگرایی آورده اند. اگرچه توجه به این امر مهم در تمامی ادیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما دین مبین اسلام در تعریف ازدواج، آن را قراردادی همراه با شرایط ویژه و عملی بسیار شکوهمند می داند و برای کسانی که به آن روی می آورند پاداشی بزرگ نوید داده است.
کارشناسان اجتماعی نیز ازدواج را كنش عاطفی متقابل مردان و زنان كه با قراردادی قانونى محقق می شود، می داند و از آن به عنوان عاملی برای سلامت روانی و جسمانی جامعه یاد می کنند. اما در بحث امروز می خواهیم از زوایای تجرد گرایی و برخی از عوامل مؤثر بر پیدایش این پدیده جدید اجتماعی صحبت کنیم پس لازم است در ابتدا تعریف آن را بدانیم. تجرد گرایی در اصل به معنای تنهایی است و بسیاری از کارشناسان آن را تحت عنوان بی تعلقی و یا فراغت از ازدواج تعریف می کنند که افزایش آمار این امر علی رقم ایجاد مشکلات فردی می تواند موجب تحقق معضلات اجتماعی نیز شود. لذا فراهم کردن برخی از شرایط و یا به تعبیری آسان سازی ازدواج ، عامل مقابله ای با این پدیده است.
در گذشته تشکیل هسته اولیه کوچکترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده همانند امروز آنقدر مشکل نبود و ساده زیستی حاکم بر زندگی ها گرایش به تشکیل این نهاد را بیشتر می نمود. پسران مجرد بعد از گذراندن اجباری (خدمت سربازی) با پیدا کردن شغلی حتی با درآمد ناچیز، ازدواج می کردند.
افزایش آمار فساد و فحشا و معضلات پیرامونی آن نیز می تواند یکی دیگر از آسیب های تجردگرایی باشد.
البته ریشه های اصلی تجردگرایی را باید در دهه 50 شمسی با حرکت کشور به سمت به اصطلاح نوگرایی از نظر رژیم پهلوی، باید جستجو کرد که در آن زمان رواج یافت اما باید قبول کرد که امروزه دیگر زندگی ها به این سبک ساده آغاز نمی شود و متأسفانه تجمل حاکم و گسترش روز افزون این امر در زمینه ازدواج به عنوان عاملی مهم در افزایش پدیده تجرد گرایی تبدیل شده و بسیاری از جوانان مخصوصأ پسران به دلیل عدم توانایی در ایجاد شرایط اولیه ازدواج با آن فاصله گرفته اند. به همین دلیل امروزه علی رقم تعلیمات دینی گسترده و تلاش فعالان این حوزه هنوز آمارهای تجرد گرایی سیر صعودی دارد. بر اساس آمارهای موجود حدود نیمی از مردان (50 درصد) که در سنین ازدواج قرار دارند هنوز روی به این امر نیاورده اند و بدتر از آنکه که میزان دختران مجرد در محدوده سن ازدواج از آقایان هم بیشتر است. متأسفانه تبلیغات سوء که عمدتأ در فضای مجازی مبنی بر پر رنگ نشان دادن مشکلات ازدواج ، به عاملی برای ترس از این پدیده بین جوانان مطرح است بطوری که آنها ازدواج را به عنوان سدی برای پیشرفت، آزادی عمل و… می دانند و از روی آوردن به آن خودداری می کنند. درست است که ازدواج مسئولیت های فردی و اجتماعی به وجود می آورد اما توجه به مزیت های آن سختی های این امر را ساده می سازد و از بسیاری معضلات جلوگیری می نماید.
همانطور که اشاره شد وضعیت ازدواج در این روزها حال خوبی ندارد و پدیده نوظهور تجرد گرایی آنقدر زیاد شده که همه ما در اطرافیان خود افرادی را سراغ داریم که می گویند اصلأ ازدواج نخواهیم کرد. طبیعیست که ازدواج به عنوان یکی از حیاتی ترین عوامل سلامت جسمانی و روانی جامعه مطرح می شود پس اگر آمارهایی مبنی بر تجردگرایی در اجتماع افزایش یابد، قطعأ سلامت روحی و جسمی فرد را در ابتدا دچار اختلال می کند و سپس باید نتایج منفی آن را در محیط پیرامونی جستجو کرد.
مهمترین عامل این پدیده جلوگیری از ازدیاد نسل است چراکه وقتی ازدواجی صورت نگیرد فرزندی هم پا به دنیا نخواهد گذاشت و ادامه این روند یعنی کاهش میزان باروری و رفتن جامعه به سمت پیر شدن. به عقیده بسیاری، دشمنان نظام نیز به دنبال همین مسئله هستند تا جوانی و نشاط از کشور ما گرفته شود.
تجردگرایی می تواند معضلات اجتماعی زیادی را هم در بر داشته باشد وقتی سن ازدواج افزایش یابد امکان دارد فرد برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خود در مسیرهای نادرست قرار گیرد. این امر موجب افزایش مشکلات جنسی می شود و سلامت جسمانی فردی و اجتماعی را با تهدید روبرو می سازد. افزایش آمار فساد و فحشا و معضلات پیرامونی آن نیز می تواند یکی دیگر از آسیب های تجردگرایی باشد.