.
.
.
.
.
.
با توجه به شکست تروریستها در حلب بهمنزله مهمترین پایگاه مخالفان دولت سوریه، اقدامات و سناریوهای آتی آنها چیست؟
پس از بیداری اسلامی در منطقه و ظهور گروههای تروریستی در سوریه، اولین اقدامات مسلحانه این گروهها تحت عناوین گوناگون و با تشکیل گروههای مختلفی در رنگ و لعابهای جدید شکل گرفت. داعش، جبهه النصره، ارتش آزاد و … عناوینی بودند که کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای ساقط کردن نظام سوریه به وجود آوردند تا به نظام سوریه پایان دهند.
ورود گروههای مردمی به عرصه نظامی، توازن قوا را به نفع ارتش و نیروهای مقاومت رقم زد و همین امر سبب یک توازن نسبی بین نیروهای درگیر در سوریه شد. امروزه، آنچه بیش از همه نمود دارد، پیروزیهای ارتش سوریه در عرصه میدانی و سیاسی بر بازیگران معارض داخلی و خارجی خود است. آمریکا و عربستان با طراحیهای مختلفی سعی در سرنگونی نظام سوریه داشتند که تا به امروز این امر ناکام مانده است. به تازگی نیز در عرصه میدانی پیشرویهای خوبی در مناطق مختلف سوریه همچون حلب صورت گرفته است. حلب در سال ۹۲ به اشغال گروههای تروریستی درآمد؛ اما از سال ۱۳۹۳ با عملیاتهای متعدد در مناطق مختلف این استان، سرانجام مقدمات آزادسازی قلب اقتصادی سوریه فراهم شد.
گروههای تروریستی و سناریوهای پیش رو
با توجه به شکست تروریستها در حلب بهمنزله مهمترین پایگاه مخالفان دولت سوریه، اقدامات و سناریوهای متعددی میتواند از جانب حامیان این گروهها و گاهی خود این گروهها صورت گیرد.
سناریوی اول؛ عملیات ایذایی: با توجه به شکست سنگینی که تروریستها در حلب متحمل شدند، انجام عملیاتهای ایذایی دور از ذهن نخواهد بود. شاید بتوان گفت، اشغال تدمر به دست داعش نمونهای از چنین عملیاتها باشد.
سناریوی دوم؛ ورود تروریستها به فاز امنیتی: این اقدامات شامل ترور، انفجار و هدف قرار دادن مناطق مهم و امنیتی سوریه است. با وجود انتحاریهای فراوان در گروههای تروریستی، این امکان وجود دارد که مناطق مهمی در دمشق به مثابه مرکز امنیتی سوریه هدف قرار داده شود. وارد شدن تروریستها به فاز امنیتی در راستای فشار روانی بر مردم سوریه خواهد بود که این اقدام نیز در راستای تحت فشار قرار دادن نظام سوریه است.
سناریوی سوم؛ بازتولید گروههای جدید: این احتمال وجود دارد که گروههای جدیدی با حمایتها و تسلیحات جدید در سوریه قد علم کنند. با توجه به لغو ارسال سلاحهای سنگین به تروریستها از سوی اوباما و همچنین موضعگیری عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان در دیدار با جانسون، وزیر خارجه انگلیس مبنی بر حمایتهای گسترده نظامی از تروریستها، باید منتظر ایجاد گروههای جدیدی با عناوین مختلف در سوریه باشیم. به هر حال، استفاده از این گروهها و استفاده از برند آنها در اذهان عمومی مردم و نظام بینالملل هزینههای هنگفتی برای حامیانشان خواهد داشت که به ناچار باید به گزینههای دیگری روی آورند.
سناریوی چهارم؛ ورود به روند سیاسی: سوق دادن تحولات سوریه به روند سیاسی به دو صورت امکانپذیر است: یکی گفتوگوهای سیاسی است که این امر به دلیل اختلافات ماهوی دو طرف و عدم اجماع بینالمللی بسیار بعید است. دوم محکومیت اقدامات سوریه و به ویژه روسیه در سطح بینالملل است. حامیان بینالمللی گروههای تروریستی از دو راه شورای امنیت و تحریم این اقدام را صورت خواهند داد. استفاده از ابزار شورای امنیت با توجه به حضور خود روسیه علناً منتفی است که طی روزهای گذشته نیز این اقدام غربیها در محکومیت روسیه در شورای امنیت ناکام ماند. تحریم تنها روش قهری غربیها برای فشار وارد کردن بر روسیه است. هرچند اتحادیه اروپا و آمریکا پس از بحران اوکراین، روسیه را تحریم کردند و تشدید این تحریمها دور از انتظار نیست؛ اما باید به این نکته نیز توجه کرد که در اوضاع فعلی با توجه به برتری روسیه در تحولات بینالمللی و همچنین وابستگی اروپا به منابع انرژی روسیه، این امر امکانپذیر نخواهد بود.
ارزیابی نهایی
هدف بازیگران منطقهای و فرامنطقهای از اشغال حلب در ابتدای بحران سوریه، استفاده از ابزارهای سختافزاری، همچون تجزیه (به معنای سهمخواهی دو طرف از مناطق جدا شده از سوریه) بود. ترکیه و آمریکا هر یک به دنبال نفوذ و حضور در حلب بودند، اما آزادسازی این استان نقشههای بعدی این کشورها را نقش بر آب کرد. حلب در واقع تئوری «سوریه کوچک» کشورهای غربی بود که بنابر عدم سقوط دمشق و دولت مرکزی، به پایتخت گروهها و کشورهای مختلف تبدیل شده بود. همچنین، نباید اتحاد و همکاری جبهه مقاومت را در شکست تروریستها کمرنگ در نظر گرفت؛ چرا که بار دیگر اثبات شد که تنها راه مبارزه با استکبار و ایادی آن،مقاومت و ایستادگی است.
منبع: بصیرت