.
.
.
.
.
.
با توجه به این که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند و نقش مهم و سازنده ای در تربیت افراد جامعه دارند، توجه به عوامل ایجاد سلامت روحی و شخصیتی زنان، از مسائل قابل توجه کارشناسان است. در این نوشتار برآنیم تا به اختصار به بیان تاثیر حجاب بر زنان، به عنوان یکی از عوامل موثر بر سلامت آنان بپردازیم. حجاب سبب می شود زنان به تهذیب نفس خود بپردازند و به مراتب عالی کمال صعود کنند، ارزش خود را در جامعه فزونی بخشند، حس آرامش و امنیت را در خود ایجاد کنند و همچنین با رعایت حجاب فرمان الهی را اطاعت کنند.
واژگان كليدي: حجاب، زن، تهذيب نفس، ارزشمندي، آرامش روان، امنيت، اطاعت امر خداوند
ادامــــــه
مقدمه
اگرچه زنان به لحاظ جمعیتی، نیمی از افراد جامعه را تشکیل می دهند؛ اما به لحاظ تاثیر، همه افراد جامعه را پرورش و آموزش می دهند. بنابراین سلامت روح و شخصیتی زنان در مقابل سلامت مردان اهمیتی مضاعف دارد. زنانی می توانند افراد سالمی به جامعه تحویل دهند، که خود از سلامتی و وضعیت روحی مناسب بهره مند باشند. از این روست که چون از سلامت زنان در جامعه سخن به میان می آید در واقع، در چشم اندازی دورتر، سلامت جامعه مد نظر است. از جمله عواملی که تاثیر چشم گیری در سلامت بانوان دارد، حجاب است. البته حجاب در آيين مقدس اسلام چنان كه در آيات و روايات بيان شده است، منحصر به پوشش نمي باشد بلكه حجاب مفهومي گسترده تر و فراگيرتر از پوشش ظاهري را دربر مي گيرد؛ چنان كه به طور مثال از حجاب در نگاه، گفتار و رفتار نيز سخن رفته است. اما با توجه به حجم گسترده مطالب، تشريح همه مطالب در اين مقول نمي گنجد؛ بنابراين نگارنده بر آن است تا با تمركز بر حجاب در پوشش، تاثير حجاب را در سلامت روحی و شخصیتی زنان مشخص نموده و گامی در جهت آگاهی بخشیدن زنان و ترغیب آنان به حفظ حجاب بردارد.
تاثير حجاب بر شخصيت و سلامت روحي زنان
اولين تاثير حجاب را مي توان در آيينه سلامت روحي و فكري خود زنان مشاهده نمود؛ چنان كه حجاب، با تعديل غريزه خودنمايي در زنان، اسباب رسيدن به كمال را براي آنان فراهم كرده، ارزش وجودي زن را بالا برده و سلامت فكري و روحي وي را تضمين مي كند.
1. حجاب، عامل موثر در تهذيب نفس زن
ميل به خودنمايي و جلوه گري به مصالحي در سرشت زن، نهفته است که بايد در مسير درست و هدفي والا بکار گرفته شود. چرا که هيچ گرايشي بدون جهت در جان انسان به وديعت نهاده نشده است. اما اگر اين گرايش، مرزي نداشته باشد و همه جا نمود داشته باشد فساد آفرين است. زیبایی برای زن دروجود او سرمایه است،اما باید بجا مصرف شود. زکات جمال زن،عفاف است.جواز کشف حجاب در مقابل محارم از جمله شوهر،این غریزه را جهت می دهد که خودآرائی زن مختص به شوهرباشد ومنع آن در برابر نا محرم،این غریزه را کنترل می کند.وقتی زن در جهت کنترل این خواهش،اقدام کرد آمادگی غلبه بر سایرخواهشها را بدست آورده ودرجهت رشد وتعالی خود حرکت می کند وانسانی مهذب می شود که می تواند جامعه خود را نیز بسازد.بدون هیچ تردیدی،اندام زن اگر آراسته گردد،هوس بازان را به هیجان می آورد ونسبت به زن تعرض می کنند.در سایه رعایت عفاف،زن با شهامت هر چه تمامتربه وظیفه خود در اجتماع مشغول شده وخطری نیز متوجه او نمی شود.از طرف دیگر انسان هم درمبارزه با نفس اغواگر پیروزی را کسب می کند.
بنابراين به درستي مي توان گفت حجاب در واقع تعديل كننده غريزه خودنمايي و تبرج در زنان است و با نقش اساسي كه در متعادل كردن غريزه خودنمايي و تبرج زن دارد، عامل مهمي براي جلوگيري از بخش بزرگي از پريشاني ها و دغدغه هاي فكري زن به شمار مي آيد؛ زيرا آزادي زن در خودآرايي و به نمايش گذاشتن جلوه هاي زنانه در بين جامعه، باعث افراط در تجمل و توجه به زيبايي هاي ظاهري مي شود كه اين توجه افراطي، مي تواند بروز اختلال هاي رواني را در زن در پي داشته باشد.(رجبي، 1390، ص 120- 121). افراط در توجه به زيبايي سبب مي شود افراد هر چه بيشتر به خودآرايي روي اورده و براي اين كار هزينه هاي سنگين متقبل شود كه ممكن است از سويي سبب به وجود اوردن مشكلات اقتصادي و منجر به بحث هاي خانوادگي شود و از سوي ديگر وجود امكان هميشگي مقايسه، دغدغه خاطر زنان شده و تمركز و آورامش روان آن ها را مختل مي كند.
2. حجاب، عامل موثر در ارزشمندي شخصيت زن
استاد مطهری معتقد است «حقیقت این است که بدبختی ها و سیه روزی های قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن او و موقعیت طبیعی و فطری اش، رسالتش، تقاضای غریزی اش و استعدادهای ویژه اش به فراموشی سپرده شده است.» (مطهري، 1379، ج 19، ص 30).اگر زنان محجّبه باشند، امتیازات ظاهری محو گشته و اذهان متوجّه علم و ادب و هنر و اخلاق ایشان می شود و دیگر تمام توان زن صرف ظاهر و زیبایی نمی گردد، بلکه وقت و توانش به چیزهایی صرف می شود که بسیار ارزشمند تر است. در واقع عفاف و پوشیدگی برای زن همچون سد و حفاظی است که در سایه آن از هر ذلّت و تحقیری در امان می ماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، می خواهد زن بازیچه دست شهوت پرستان نباشد و ارزش او به میزانی تنزّل نکند که تنها وسیله ای شود برای اطفاء شهوت ها.بنابراين حريم نگه داشتن زن ميان خود و مرد يكي از وسائل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقع خود در برابر از آن استفاده كرده است. اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند. اسلام مخصوصا تاكيد كرده است كه زن هر اندازه متين تر و باوقارتر و عفيف تر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد بر احترامش افزوده مي شود.(مطهري، 1391، ص 86). علاوه براين يكي ديگر از ثمرات حجاب براي زن، گران بهاتر شدن او براي مرد و در نتيجه، به وجود آمدن عشق است كه لذت بخش ترين عواطف انساني به شمار مي آيد. طبيعي است كه وقتي زن زيبايي هاي خود را در معرض نمايش قرار مي دهد، كم كم براي مردان عادي شده و اندك اندك از ارزش آن كاسته مي شود؛ ولي وقتي زن خود را مي پوشاند، نه تنها ارزش او كم نمي شود، بلكه براي مرد رويايي تر جلوه مي كند.بنابراين همانطور كه پوشش زن جذابيت او را در نظر جنس مخالف بيشتر مي كند و ارزش و بهاي او را بالا مي برد، بي حجابي و خودنمايي در بين انظار عمومي، از جذابيت و ارزش زن مي كاهد و كشش و جاذبه او را پايين مي آورد و باعث محروميت او از به دست آوردن مقام معشوقيت نزد مرد (شوهر يا نامزدش) مي شود. البته زني كه خود را در معرض تماشاي عمومي مي گذارد و با انواع آرايش ها و عشوه هاي زنانه، سعي در جلب نظر مردان دارد، ممكن است چند صباحي احساس رضايت و خوشايندي از اين كار داشته باشد، ولي به زودي متوجه مي شود كه قدر و منزلتي نزد انسان هاي با شخصيت و محترم ندارد و خريدارش فقط مردان پست و شهوت پرستي هستند كه او را تنها براي برطرف ساختن غرايز حيواني خود مي خواهند و اين در حالي است كه بين آنان هرگز رابطه عاشقانه به وجود نمي آيد.(رجبي،1390، 119)راسل در اين مورد مي نويسد: تصور من بر اين امر است كه اگر مردي به سهولت به زني دست بيايد، احساس آن مرد نسبت به آن زن، يك نوع احساس عاشقانه عميق نمي تواند باشد.(راسل، 1355، ص 79)
بنابراين هر چه زن در روابط خود با مرد آزادتر باشد و كمتر حريم حجاب را رعايت كند، ارزش انساني خود را از دست مي دهد و به وسيله اي براي اطفاي شهوت هاي مرد تبديل مي شود، بدون اين كه جايگاهي در قلب او به دست آورد و در نتيجه، با دست نيافتن به اين جايگاه و ارضا نشدن نيازش به عشق و محبت، در معرض مشكلات و اختلال هاي رواني قرار مي گيرد و اندك اندك سلامت رواني خود را از دست مي دهد.(رجبي، 1390، ص 120)در مقابل؛ حجاب براي دختر همچون وسيله دفاعي است كه به او اجازه مي دهد تا از ميان خواستگاران خود، شايسته ترين آنان را برگزيند، يا خواستگار خود را ناچار سازد كه پيش از دست يافتن بر وي، به تهذيب خود بپردازد. موانعي كه حجب و عفت زنان در برابر شهوت مردان ايجاد كرده، خود عاملي است كه عاطفه و عشق شاعرانه را پديد آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.(دورانت، 1380، ص 60 ). «ویل دورانت» نیاز اصلی زن در زندگی زناشویی را، مورد محبت و توجه مرد واقع شدن می داند و در این باره می نویسد: «زن وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه به او مایه حیات اوست» و در جای دیگر می نویسد: «می گویند زنان بیشتر به دنبال ستایش ها و تحسین های مطلق و مبهم مردانند و بیشتر می خواهند که مردان به خواست آنها توجّه کنند و این امر از میل آنها به لذّت جنسی بیشتر است؛ در خیلی از موارد لذّت محبوب بودن آنان را بیشتر خرسند می سازد.» (دورانت، 1369، ص 135 و 34).
بنابراين مي توان گفت يكي از حكمت هاي حجاب زن، حفظ احترام و شخصيت انساني اوست. به همين دليل اسلام به آنان دستور داده است براي حفظ حرمت خود، حجاب را مراعات كنند و به مردان نيز دستور داده است از نگاه شهوت انگيز و حيواني به زنان، و نيز از هرگونه لذت¬بري جنسي خارج از دايره ازدواج، جدا پرهيز كنند. پيامبر اسلام در حديثي مي فرمايد: «لا حُرْمَهِ لِنِساءِ اَهْلِ الذِّمَّه اَنْ یُنْظَرَ اِلی شُعُورِهِنَّ وَ اَیْدیِهِنَّ»یعنی زنان غیر مسلمان چون در حریم دین داری و ایمان نیستند، نگاه کردن به آنها [تا وقتی به قصد لذت بردن نباشد] اشکال ندارد.(عبدالعلي ابن جمعه الحويزي، بي تا، ج3، ص 590) و اين بيانگر آن است كه احترامي براي زنان غير مسلمان نيست تا به موها و دست هايشان نگاه نشود. بنابراين در فرهنگ اسلام، حجاب نوعي احترام به زن و حرمت براي اوست كه نامحرمان به او ديد حيواني نداشته باشند، ولي اين حرمت براي زن كافر نيست.(عبدالله جوادي آملي، 1371، ص 426)
3. حجاب، عامل موثر در ايجاد سلامت و آرامش روان زن
از تفاوت هاي آشكار بين زن و مرد، تفاوت در ميزان عواطف و احساسات است. خداوند متعال، احساسات و عواطف زن را قوي تر و متنوع تر از مرد قرار داده است. نقش اين عواطف در زندگي انسان بسيار مهم و حياتي است، به طوري كه بدون آن، ادامه زندگي ناممكن مي شود. اين نقش مي تواند از دو جهت باشد: نخست اين كه منبع مهم و عامل اصلي آرامش و سكون در زندگي زناشويي است، چنان كه قرآن كريم مي فرمايد: و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه. (روم / 21) و از نشانه هاي او اين كه همسراني از جنس خودتان براي شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد؛ دومين نقش مهم عواطف در زن، مسئوليت مادري است كه آفرينش بر عهده او قرار داده است. مادر شدن كه از برگ ترين و عالي ترين افتخارات زن است، تعيين كننده نقش اساسي عاطفه در وجود اوست. قرآن از استعداد شگفت انگيز توليد مثل زن به “قرار مكين"(مومنون / 13)، قرارگاه مطمئن، تعبير مي كند. اين استعداد زماني مي تواند فعليت يابد كه روح و روان زن سرشار از عاطفه باشد؛ زيرا عواطف معجزه آساي زن است كه سبب به وجود آمدن انگيزه مادر شدن و پرورش فرزند مي شود و در يك كلمه، رمز بقاي نسل انساني است. در واقع زن با تربيت فرزندان،عواطف انساني را به آن ها منتقل مي كند؛ عواطفي كه جامعه انساني سخت به آن نيازمند است و تمام مصيبت ها و مشكلات دنياي كنوني از كمبود آن چشمه مي گيرد. اسلام يكي از راه هاي آن را واجب كردن حجاب مي داند كه، بهترين راه را براي حفظ و بقاي عواطف و احساسات باارزش و انساني زن محسوب مي شود؛ عواطفي كه اگر در او نابود شود، نه تنها هسته روانيش را تهديد مي كند و او را دچار مشكلات رواني حاد مي سازد، بلكه جامعه انساني را نيز به نابودي مي كشاند. (رجبي، 1390، ص131- 132). علاوه بر این زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثّر می شود. این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از سوی شوهر باشد، باعث می شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد یعنی زمانی که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می شود. بنابراين زنان با رعايت حجاب در واقع بلندترين گام را پیش از هر چیز در جهت سلامت روان خویش برمی دارند.
در منابع اسلامی درباره آثار روانی حجاب و بی حجابی مطالب زیادی وجود دارد. مثلاً در آیه 60 سوره نور درباره فلسفه حجاب می فرماید: «وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرُ لَهُنَّ»؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیر) بهتر است.کلمه «خیر» که به معنای سود و نفع است، مطلق است و به دلیل اطلاقش، هم شامل نفع مادی می شود و هم نفع معنوی. در آیه 53 سوره احزاب، سود و نفع حجاب مشخص تر بیان شده است، در آنجا که می فرماید: «ذلِکُم اَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»؛ این کار (حفظ حریم بین زن و مرد) برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است. بنابراین طبق این دو آیه می توان گفت، اثر مهم حجاب برای زن، طهارت و پاکی قلبی است که مقدمه ای برای رسیدن به سلامت قلبی (قلب سلیم) است و از آن در روانشناسی به «سلامت روانی» تعبیر می شود.در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام علی (علیه السلام) در وصیّت خود به امام حسن (علیه السلام)می فرماید: «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّهَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَیْهِنَّ.»؛ (زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است. (نهج البلاغه، نامه 31) همچنین آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «صِیانَهُ الْمَرْاَهِ اَنْعَمُ لِحالِها وَ (اَدْوَمُ) لِجَمالِها»؛ پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایی او می شود. (نوري، 1408، ص 255)؛ منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل آن می شود.
4. حجاب، به عنوان عامل ايجاد امنيت براي زن
امنیت، یکی از طبیعی ترین و ضروریترین نیازهای بشری است.بنابراین، اگر انسانها در زندگی روزمره خود و در کوچه و خیابان و محل کار و تحصیل و حتی داخل منزل احساس امنیت نکنند و همواره در ترس و دلهره باشند، به تدریج دچار اضطراب میشوند. در این میان، زنان به دلیل ویژگیهای شخصیتی و موقعیت اجتماعی، آسیب پذیری بیشتری دارند و طبعاً نیاز به امنیت در آنها بیشتر احساس میشود؛ زیرا در بین جوامع بشری، همیشه مردانی که به دلیل نداشتن تربیت صحیح انسانی، به دنبال فرصتی هستند تا زنان را مورد سوء استفاده های جنسی قرار دهند، یا دست کم مردانی که زمینه های انحرافی در آنها دیده میشود و به تعبیر قرآن « فِی قَلبِهِ مَرَضٌ؛ یعنی بیمار دل هستند» وجود دارند که با دیدن کوچکترین صحنه برانگیزاننده جنسی، عنان اختیار از کف داده و به زنان بی حرمتی روا میدارند؛ در این شرایط، زنانی که در انظار عمومی بدن خود را به نمایش میگذارند و باعث تحریک مردان میشوند، ناگزیر باید منتظر آزار و اذیت این افراد لاابالی و فرصت طلب نیز باشند. این آزارها که گاهی به آدم ربایی و قتل میانجامد، به شدت زندگی زنان بدحجاب و نیز آرامش و سلامت روانی آنها را به خطر میاندازد.(رجبي، 1390، ص 104-105). بنابراین مصونيت ارتباطات اجتماعي ميان زن و مرد از فوايد بسیار مهم حفظ حريم و پوشش و آرايش است. قرآن به صراحت كم شدن زمنه ايذاي زنان را از آثار حجاب دانسته است.(احزاب / آيه 59) امام رضا (ع) نيز در ضمن روايتي، دليل حرمت نگاه به زنان را پيشگيري از تحريك مردان و بروز مشكلات ناشي از آن دانسته اند. (محمدبن الحسن الحر العاملي، 1416، ج2، ص 193، ح 25406) اين روايت گرچه در موضوع نگاه وارد شده است، اما مي توان با توجه به ملازمه خودآرايي زنان با جلب نگاه مردان، كم شدن هيجان جنسي مردان را از آثار رعايت حجاب دانست. امروزه اين ديدگاه مطرح شده است كه شخص يا گروهي كه در زمينه اي آسيب پذيرند لازم است زمينه هاي اسيب خود را تا حد امكان مخفي نگاه دارند. يكي از سازمان هاي زنان در آمريكا نيز كه زنان را در موضوع جنسي آسيب پذير مي بيند، سيزده توصيه به آنان ارائه كرده است كه از جمله آن ها عدم حضور در خلوتگاه ها، عدم معاشرت با غريبه ها، اجتناب از تنها بودن در خيابان يا محوطه دانشگاه ها در ساعات پايان شب و همراه داشتن چيزي است كه به مثابه سلاح دفاعي عمل مي كند؛ (گيدنز، 1376؛ ص 204-206) اما در اسلام، پيش شرط امنيت اجتماعي زنان آن است كه خود آنان، زمينه هاي ناامني را فراهم نياورند.(حق شناس، 1387، ص24- 25)
5. حجاب، به عنوان اطاعت امر خداوند
مهم تر از هر چيز، بدون توجه به فلسفه و فوايد حجاب، كسي كه مطيع امر خدا باشد، اسلام آورده و بنابراين تسليم فرمان خداوند است، هر دستوري از جانب خداوند را بدون چون و چرا با كمال ميل و اشتياق مي پذيرد و در جهت اعمال آن تمامي تلاش خود را به كار مي برد. به راستي كه پس از مرگ كه هيچ چيز و هيچ كس انسان را ياراي مساعدت نيست، كسي كه رضايت خداوند را در دنيا حاصل نكرده باشد، سياه روز و سرافكنده خواهد بود. چرا كه خداوند به اعمال همه بندگان رسيدگي كرده و براي آنان كه اطاعت امر او را پيشه كرده اند، پاداش و ثواب و براي كساني كه در امر او نافرماني كرده اند، عذاب و عقاب قرار داده است. انسان بايد چه تنگ نظر باشد كه پاداش بزرگ الهي را به بهاي خوشي ها و هوسراني هاي زودگذر خويش از كف بدهد.
نتیجه
با توجه به آن چه گفته شد، حجاب تاثیر مهم و عمده ای بر سلامت زنان و به تبع آن سلامت جامعه دارد. آگاهی بخشی باید ابتدا از فرد فرد جامعه شروع شود تا بتوان کل جامعه را رهبری کرد؛ چرا كه همین افراد هستند که چون آلوده شوند خانواده خود را نیز آلوده می کنند و خانواده های آلوده نیز، جامعه را به ورطه تباهی می کشانند.بنابراین کارشناسان و مسئولین فرهنگی باید بیش از پیش در جهت آگاهی رساندن به افراد از تاثیرات حجاب اقدام نمایند. این اقدامات باید به طریق درست و برنامه ریزی شده صورت گیرد.
—————–
منابع مقاله :
قرآن
نهج البلاغه
محمدبن الحسن الحر العاملي، تفصيل وسايل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه؛ قم: موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1416ق؛ ج2.
جوادي آملي، عبدالله، زن در آينه جلال و جمال، تهران: انتشارات رجاء، 1371.
حويزي، عبدعلي، نورالثقلين، قم،دارالکتب العلميه، بي تا.
حق شناس، سيد جعفر ، نظام اسلامي و مساله حجاب، قم: دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، 1387.
دورانت، ويل، تاريخ تمدن، مترجم اميرحسين آريانپور و …، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1380.
دورانت، ويل، لذات فلسفه،عباس زرياب، تهران: انتشارات سازمان و انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، 1369.
راسل، برتراند، زناشويي و اخلاق، مهدي افشار، تهران: انتشارات كاويان، 1355.
رجبي، عباس ، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم: انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1390.
گيدنز، آنتوني ، جامعه شناسي،ترجمه منوچهر صبوري، چ سوم؛ تهران: ني، 1376.
مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، تهران: انتشارات صدرا، 1379.
مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، تهران: انتشارات صدرا، 1391.
نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، جلد 14، موسسه آل بیت ، قم : 1408
1395/01/28 @ 12:59:43 ب.ظ
OMID [بازدید کننده]
بسیار مفید بود