.
.
.
.
.
.
خنده و گریه را خدا به خودش نسبت داده است:
وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَی؛ و اوست كه می خنداند و می گریاند [1]
سپس روایتی از امام كاظم علیه السلام بیان شد که:
كانَ یحیی بنُ زَكَرِیا علیهماالسلام یبكی و لا یضحَكُ، و كانَ عیسَی بنُ مَریمَ علیهماالسلام یضحَكُ و یبكی، و كانَ الَّذی یصنَعُ عیسی علیه السلام أفضَلَ مِنَ الَّذی كانَ یصنَعُ یحیی علیه السلام؛ یحیی بن زكریا علیه السلام اهل گریه بود و هیچ گاه نمی خندید ولی عیسی بن مریم علیه السلام، هم خنده می كرد و هم گریه، و كاری كه عیسی علیه السلام می كرد، برتر از كاری بود كه یحیی علیه السلام می كرد. [2]
بر اساس برخی از گزارش ها آنچه تاكنون در مورد فواید گریه كشف گردیده، عبارت است از:
1 ـ هنگامی كه ما دچار استرس (فشار روانی) هیجانی می شویم، مغز و بدن ما شروع به تولید تركیبات شیمیایی و هورمون های خاصّی می كند. گریه كردن كمك می كند تا این تركیبات شیمیایی كه نیازی به آنها نیست، از بدن خارج شوند.
2 ـ اشك های احساسی در واقع، موادّ سمّی ای را كه در پی استرس هیجانی در خون جمع می شوند، از بدن دفع می كند.
3 ـ اشک های احساسی، سطح منگنز بدن را كاهش می دهند. این موادّ معدنی بر روی خلق و خو تأثیر مستقیم دارند.
4 ـ اشک احساسی نسبت به اشك پایه و واكُنشی، 24 % پروتئین آلبومین بیشتری دارد.
5 ـ گریه مانند ادرار و تعریق، موجب حذف موادّ سمی و زائد بدن می شود.
6 ـ هورمون هایی كه پس از استرس در بدن انباشته می شوند، چنانچه به حدّ سمّی برسند، موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن و دیگر فرآیندهای بیولوژیكی می شوند. اشك های احساسی به عنوان دریچه اطمینان برای قلب، عمل می كنند.
7 ـ تركیباتی كه حین استرس در بدن جمع می شوند، با اشك خارج می گردند. همین امر، موجب كاهش استرس می گردد. این مواد، شامل: آندورفین، (enilahpekne-enicul) كه در كنترل درد مۆثّر است، پرولاكتین كه در تنظیم تولید شیر نقش دارد، و آدرنوكورتیكوتروپین (HTCA) كه یك نشانگر مهمّ استرس است، میباشند. سركوب گریه و اشك، موجب افزایش استرس می گردد.
8 ـ گریه، عملی طبیعی، سالم و شفابخش است.
9 ـ هنگامی كه گریه سركوب می شود، هیجانات، رها نمی شوند و خصایص شخصیتی مخرّب، همچون پرخاشگری، بروز می كنند.
10 ـ گریه به آزادسازی آندورفین ها به درون جریان خون كمك می كند. آندورفین ها تركیبات شیمیایی ای هستند كه باعث بهبود خُلق و خو و تسكین درد می شوند.
چنانکه مرحوم كلینی رحمه الله از منصور صیقل، نقل می كند كه از اندوه شدیدی كه بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و می ترسیدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم، به امام صادق علیه السلام شكایت بردم. فرمود:
إذا أصابَكَ مِن هذا شَیءٌ فَأَفِض مِن دُموعِكَ فَإِنَّهُ یسكُنُ عَنكَ؛ هر گاه چنین حالتی به تو دست داد، اشك بریز ؛ زیرا این كار، تو را آرام می كند. [3]
و به این روایت منسوب به امام علی علیه السلام نیز اشاره شد: إذا تَناهَی الغَمُّ انقَطَعَ الدَّمعُ؛ هر گاه غم به اوج رسد، اشك قطع می شود. [4]
گاه خداوند به خاطر گناهان بندگان، آن ها را به وسیله گریه عقوبت مى كند كه نه تنها اجر و ثوابى ندارد؛ بلكه اثرى از نظر یارى رسانى به او در دنیا و آخرت نخواهد داشت.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند پیامبرى را به نام ارمیا به سوى بنى اسرائیل فرستاد ولى آن ها او را با خنده و استهزاء [آزار دادند. خداوند آن ها را گرفتار گریه كرد] و حال آن كه كسى به گریه آن ها اعتنا نمى كرد.»( بحارالانوار، ج 100، ص 87)
نافرمانى از مقام ولایت، یكى از عوامل و زمینه هاى این گریه است كه با عدم پذیرش آن، مردم تحت ولایت طاغوت در مى آیند و آن وقت براى حال خود گریه مى كنند و سودى هم نخواهد داشت؛ همان طورى كه مردم نسبت به ولایت على علیه السلام كوتاهى كردند و گرفتار ظلم بنى امیه شدند. در نتیجه، گروهى براى دینشان گریه كردندو گروهى براى دنیاى بغارت رفته شان.
امام على علیه السلام فرمود: والله لایزالون حتى لایدعوا لله محرما الااستملوه و لا عقدا الا حلوه و حتى لایبقى بیت مدر و لا وبر الا دخله ظلمهم و نزل به عیثهم و نبا به سوء رعیهم و حتى یقوم الباكیان یبكیان: باك یبكى لدینه و باك یبكى لدنیاه (نهج البلاغه فیض، خ 97، ص 290) ؛ سوگند به خداوند [كه بنى امیه در آینده سلطه پیدا كرده و] همواره ستم مى كنند تا این كه هیچ حرام خدا را باقى نگذارند مگر آن كه آن را حلال گردانند و عهد و پیمانى [كه با مسلمانان مى بندند] رها نكنند مگر آن كه آن را [با ظلم] مى شكنند و تا این كه باقى نماند خانه از گل ساخته شده اى و نه خیمه از پشم بافته شده اى مگر آن كه ظلم و ستم آنان در آن داخل شده و تباهكاریشان آن را فرا گرفته و بدى رفتارشان اهل آن را پراكنده مى سازد و تا اینكه مردم [از شدت ظلم و ستم آنان،] دو دسته گریان مى شوند: یكى براى دینش گریه مى كند [كه از ترس ایشان نمى تواند آن را اظهار كند] و دیگرى براى دنیایش گریان است [كه مى بیند مالش را به غارت مى برند] .»
پی نوشت ها:
[1] سوره نجم آیه 43
[2] كافی ج 4 ص 753
[3] كافی ج3 ص 250
[4] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 20 ص 295
1394/12/13 @ 05:32:27 ب.ظ
پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
با سلام و احترام
ضمن تشکر مطلب شما در منتخب ها درج گردید
لطفا منبع را مطابق لینک درج نمایید.
موفق باشید.
—————–
http://support.kowsarblog.ir/hadafmandy
http://support.kowsarblog.ir/erjae-manabe
http://support.kowsarblog.ir/montakhab
———————–
http://farakhan.kowsarblog.ir/fatemiye