.
.
.
.
.
.
ادامه
lass="float-left " style="float: left;">
یکی از بزرگترین مرزبانان حماسه جاوید و خدمتگزاران مکتب اهل بیت (ع) و از شاخص ترین دانشمندان جهان اسلام که عمر خود را در راه خدمت به فقه و حدیث شیعه و پاسداری از فرهنگ مهدویت صرف کرد .
ابوجعفر محمدبن علی بن بابویه قمی ملقب به ( شیخ صدوق ) است که صف اول محدثین و علمای اثناعشر جای دارد و به عنوان یکی از ارکان فقه شیعه به شمار می رود.پس از گذشت 10 قرن از وفات این محدث بزرگ شیخ صدوق، برکات آثار و خدماتش باعث شده تا 15 اردیبهشت را به عنوان روز بزرگداشت شیخ صدوق نامگذاری کنند.
محمدبن علی بن حسین بن بابویه قمی مشهور به( شیخ صدوق ) در سالهای 306 یا 307 هجری قمری در خاندان علم و تقوی در شهر مذهبی قم دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار شیخ صدوق ،علی بن حسین بن موسی بن بابویه از علما و فقهای بزرگ زمان خود بود.گرچه در آن روزگار، عالمان و محدثان بسیاری در قم می زیسته اند ولی پرچم هدایت و مرجعیت بر دوش این عالم عابد و محدث زاهد یعنی علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق ) بوده است .
پدر شیخ صدوق دکه ای کوچک در بازار قم داشت و از طریق کسب و کار و در نهایت زهد و عفاف، امرار معاش می نمود و در ساعاتی دیگر از روز در منزل خود به تدریس و تبلیغ احکام و نقل روایات می پرداخت .
جلالت شان و منزلت این عالم ربانی تا بدان پایه رسید که امام حسن عسگری (ع) طی نامه ای، او را با لقب(شیخ ) ، (فقیه ) ،(معتمد) مورد خطاب قرار داده و توفیقات او را برای کسب رضای پروردگار درخواست کرد.شیخ صدوق روزگار طفولیت و سنین جوانی را در دامان علم و فضیلت و تقوای خانوادگی اش سپری کرد و تحت تعلیم و تربیت پدر قرار گرفت، به گونه ای که به لحاظ تیزهوشی و حافظه فوق العاده قوی در مدتی کوتاه به قله های بلندی از کمالات انسانی دست یافت و توانست در کمتر از بیست سالگی، هزاران حدیث با سلسله سند آنها را حفظ نماید و از همه مهمتر به آنها عمل نماید.
یکی از حوادث مهم دوران زندگی شیخ صدوق، روی کارآمدن سلسله ایرانی نژاد و شیعه مذهب (آل بویه) بود که بر بخش بزرگی از ایران، عراق و جزیره العرب تا مرزهای شمالی شام فرمان می راندند. وی در این هنگام از قم به ری آمده و به درخواست ” رکن الدوله دیلمی ” در آنجا رحل اقامت گزید. به نظر می رسد علت اصلی این دعوت و عزیمت، خلایی بوده که پس از هجرت شیخ کلینی از ری به بغداد و سپس رحلت او پیش آمده بود و در حقیقت، وجود شیخ صدوق در ری می توانست منشا برکات فراوان باشد.
شیخ صدوق ساکن «ری» شهر بزرگ آن روز ایران و پایتخت رکن الدوله دیلمی بوده است. وی در سال 347ه.ق و به هنگامی که در اوج شهرت قرار داشته و از لحاظ نبوغ و مقامات علمی و عملی شخصیت برازنده شیعه بوده است، گویا به دعوت رکن الدوله که شیعه بوده از قم یا خراسان به «ری»رفته و در آنجا ساکن می گردد.
شیخ بزرگوار در قم، ری، نیشابور، مشهد مقدس و سایر نقاطی که اقامت داشته روزهای جمعه و سه شنبه احادیث جالبی در مباحث گوناگون بر شاگردان فاضل و دانشمند خود املاء می نموده و آنها یادداشت می کرده اند.
از جمله اینها نود و هفت مجلس است که به نام «امالی» یا «مجالس» چاپ شده و آغاز آن روز جمعه 22 ماه رجب سال367 ه.ق و آخر آن 19 شعبان سال 368 در مشهد امام رضا علیه السلام بوده است.
یکی از موقعیتهای قابل توجه شیخ صدوق این بود که در زمان سلطه امرای آل بویه می زیست که شیعه اثنی عشری بودند.
امرای آل بویه از سال 320 تا 448 هجری قمری در ایران مرکزی، فارس، خوزستان، عراق و سواحل خلیج فارس دولت نیرومندی تشکیل داده و باعث تقویت و رواج مذهب شیعه شده بودند.
موقعیت دیگر شیخ صدوق این بود که شخصیت بلند آوازه شیعه و وزیر دانشمند و با تدبیر رکن الدوله «صاحب بن عباد» متوفی سال 385ه.ق در ری اداره امور مملکت را به عهده داشت، و این خود فرصتی مناسب برای طرح کلی شیخ صدوق محدث و فقیه عالیقدر شیعه برای بزرگداشت و ارائه مکتب فقه و حدیث شیعه امامیه بود.
شیخ صدوق مرد بلند آوازه شیعه به هر جا می رفته، گذشته از استفاده از رجال شیعه و سنی، به افاده و بیان و املاء احادیث اندوخته، به طالبان علم و شاگردان خود، و آماده ساختن آنها برای حفظ و نگاهداری مکتب و آثار اهل بیت عصمت و طهارت اهتمام داشته است.
به همین جهت گروهی از مفاخر علمای شیعه و سنی جزو شاگردان او به شمار آمده اند، که یا رسماً شاگرد او بوده اند، یا از وی روایت نموده یا اجازه گرفته اند. تألیفات شیخ صدوق شیخ بزرگوار در تألیفات خود با نقل احادیث و توضیح مضامین و فتوی بر طبق آنها، روح تعالیم عالیه اسلام و اصول و فروع مذهب شیعه را روشن ساخته است.به عنوان مثال در باب حاکمیت ولی فقیه در امور قضا وی از سالم بن مکرم ـ که همان ابوخدیجه است - نقل کرده که امام صادق فرمود: «از مخاصمه و مرافعه نزد بعضى از ستم کاران بپرهیزید. نگاه کنید یک نفر را ـ که از قضایاى ما کمى با خبر است - در میان خود قرار دهید و من او را قاضى قرار داده ام، محاکمه را پیش او ببرید.»
حدیث مذکور جزء چند حدیث محدود معتبری است که تمام فقهای شیعه پس از شیخ صدوق به این حدیث استناد کرده اند. البته نکته حائز اهمیت این است که دوره شیخ صدوق دوران غلبه جریان اخباری گری در فقه شیعه است، به همین دلیل در این دوران بیشترین مجتهدین به جمع آوری احادیث معتبر پرداخته اند که شیخ صدوق نیز در کنار مرحوم «کلینی» و «شیخ طوسی» و «شیخ مفید» به این گروه تعلق دارد.
کتاب «من لا یحضره الفقیه» تالیف شیخ صدوق به سال 381 ه.ق است که جزء کتب اربعه شیعه می باشد و بسیاری ازنظریه پردازان در خصوص «ولایت فقیه» در اثبات آن بر مبنای دلایل نقلی از این کتاب استفاده کرده اند. وى نام کتاب «من لا یحضره الفقیه» را از کتاب «من لا یحضره الطبیب» تالیف «محمد بن زکریاى رازى» اقتباس کرده است.
«علامه حلى» درباره وی چنین گفته است:«شیخ و فقیه ما و زعیم مذهب شیعه در خراسان که مردى کهنسال بود و همه مشایخ شیعه از او پیروى مىکردند، به سال 355 ه.ق وارد بغداد شد. او از فقیهان عالی قدر، حافظان حدیث، عالمان علم رجال و راویان اخبار به شمار مىرفت که در حفظ حدیث و کثرت دانش میان اهالى قم بى نظیر بود.»
آثار شیخ صدوق عبارتند از:
من لا یحضره الفقیه (دومین کتاب از کتب اربعه)
علل الشرایع (درباره فلسفه احکام و علت تشریع آنها است)
کمال الدین و تمام النعمة (درباره اثبات وجود امام زمان و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی)
التوحید
الخصال الممدوحه و المذمومه[۸]
صفات شیعه
مصادقه الاخوان
اثبات ولایت علی علیهالسلام
معرفت
گوهر گمشده یا مدینه العلم
المقنع در فقه
مشیخته الفقیه
امامی (مجالس)
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
الاوائل
وی پس از گذشت هفتاد و پنج سال از عمرش، در سال ۳۸۱ دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست و در شهر ری مدفون گردید که بعدها گورستان ابنبابویه در اطراف آن ساخته شد.
منابع:
حسین علی یزدانی، تاریخ تشیّع در افغانستان، مشهد، بهرام، 1370، ص 253.
جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۱، نشر معروف، قم: ۱۳۸۵