.
.
.
.
.
.
ادامـــــــــــــه
شعبان 43 قمری در شهر مدینه فرزندی از تبار پاک اهل بیت (ع) دیده به جهان گشود که او را علی اکبر (ع) نام نهادند. حضرت علی اکبر(ع) فرزند امام حسین (ع) سومین پیشوای شیعیان و مادرش لیلی دختر ابی مره بود.
حضرت علی اکبر(ع) در کنار پدر والامقامش رشد و پرورش یافت و با سیره و روش اهل بیت(ع) آشنا شد. وی دارای ظاهری زیبا و زبانی شیوا بود و در گفتار، وجاهت و خلق و خوی همانند جدش رسول خدا بوده است تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید: « هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم» و در شجاعت و دلاوری همچون علی ابن ابی طالب(ع) بود.
کنیه آن حضرت ابوالحسن و لقب هایش علی اکبر و اهل شباب بود، ایشان سراسر عمر کوتاه و پر برکت خویش را در خدمت و اطاعت پدربزرگوارش گذراند و در زمان قیام عاشورا در کنار پدر با دلیری، ایمان و عشق به پیکار با کفار پرداخت.
فداکاری ایشان در حماسه عاشورا ستودنی و ماندگار شد چرا که شجاعانه و دلاورانه با دشمنان به نبرد برخاست. سرانجام حضرت علی اکبر(ع) پس از بارها پیکار در میدان جنگ به محاصره دشمنان درآمد و در دهم محرم 61 هجری قمری به شهادت رسید. در تقویم ملی سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع) روز جوان نامگذاری شد تا جوانان ایشان را سرلوحه و الگویی شایسته در زندگی خود قرار دهند تا بتوانند به سعادت واقعی دست یابند.
دین اسلام جوانی را دوره توانمندی، سازندگی و دوران بسیار با ارزشی برای بهره وری از نعمت زندگی می داند. جوانی و شناخت ویژگی های این مرحله سرنوشت ساز زندگی باعث می شود انسان خود را بهتر بشناسد و خصوصیاتش را درک کند. در این دوره تغییر و تحول جسمی بسیاری در افراد ایجاد می شود و همراه با این تغییرات روح او نیز دچار تحول می شود و احساس های جدیدی در نهال جوان به وجود می آید، دیگر او به مانند کودکی و نوجوانی رفتار نمی کند و در سایه آموزش های مناسب به بهترین شکل با این تحول ها رو به رو می شود.
«بخشعلی قربانی» عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تهران و استاد ادیان و عرفان دانشگاه مذاهب اسلامی، در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با بررسی شخصیت و جایگاه حضرت علی اکبر (ع) به عنوان بزرگترین فرزند امام حسین (ع) و نخستین شهید واقعه کربلا گفت: ظاهر، خلق و خو و منطق، نشان از صفات و کمال های فراوان آن حضرت دارد. در وصف ویژگی های بارز و حسنه حضرت علی اکبر(ع) به عنوان یک شخص با کمال، نه تنها از زبان پدر ایشان که در بیان سایرین نیز توصیف هایی ذکر شده است. به خاطر پیوستگی عاطفی، معنوی و روحی رسول خدا (ص) با امام حسین(ع) خصوصیت های ظاهری و برخی خصلت های اخلاقی وی به فرزندش علی اکبر(ع) انتقال داده و به عنوان آینه تمام نمای پیامبر اکرم(ص) مشهور شد. به طوری که حتی دشمنان و معاندان به این ویژگی اعتراف می کردند. حتی خود معاویه نیز توصیفی درخصوص ایشان دارد که در تاریخ نیز ثبت شده است: «از نظر من اولیترین فرد به امر حکومت، علی فرزند حسین بن علی است، چراکه جدش رسول خداست و شجاعت بنی هاشم در اوست…» .
علی اکبر (ع) در واقعه عاشورا، از ارکان اصلی سپاه امام حسین (ع) به شمار می رفت. برعهده گرفتن مسوولیت آب رسانی به خیمه ها در شب عاشورا، داوطلب شدن برای شهادت پیش از همه، تاکید بر حق مداری و دفاع از حق و ایثار جان مبارکشان از ویژگی های این فرزند برومند سیدالشهدا(ع) بود.
استاد ادیان و عرفان دانشگاه مذاهب اسلامی، با اشاره به اینکه اختلاف نظرهایی در منابع در خصوص سن شهادت حضرت علی اکبر وجود دارد، بیان داشت: علی اکبر(ع) در ظهر عاشورا جلوی پدر به طرف میدان ستیز می رود و از خود شجاعت ها نشان می دهد، ایشان به هنگام حمله به لشکر دشمن برای آنها شعری می خواند و در حمله جمع بسیاری از آنها را به هلاکت می رساند و در حالی که زخم های بسیاری بر تن مبارکشان داشتند به سمت پدر برمی گردد و از ایشان تقاضای آب می کند تا نیرو بگیرد و دوباره به سمت میدان نبرد پیش می رود و سرانجام با شلیک نیزه ای به پایش به شهادت می رسد. که در بیشتر منابع به صورت ادبی و در قالب شعر به این مسئله پرداختهاند، روز تولد ایشان 11شعبان دانسته شده است که بر این پایه، در هنگام شهادت سن ایشان 28 سال خواهد بود و این قویترین قولی است که در مورد سن حضرت علی اکبر (ع) وجود دارد. برخی دیگر از منابع نیز نشان دهنده آن است که سن ایشان باید بیشتر از 23 سال باشد؛ چراکه امام سجاد( ع) در کربلا 23 سال داشتند و حضرت علی اکبر(ع) که از ایشان بزرگتر بودند باید سنی بالاتر از 23 را داشته باشند.
وی در ادامه از حضرت علی اکبر(ع) به عنوان الگویی مطلوب برای جوان ایرانی یاد می کند و می گوید: زندگی این فرزند والا مقام امام حسین (ع) به مانند یک امام معصوم بوده به طوری که همیشه سعی می کرد به دور از خطا و گناه باشد، جوانان امروزی هرچند تلاش کنند که از صفات خوبی بهرهمند باشند اما گاهی توان سختی ها و ظرفیت رویارویی با معضل ها را در آنها وجود ندارد و سنگینی ناملایت های زندگی تعادل در رفتار و گفتار آنها را از میان می برد اما با مطالعه در زندگی انسانهای بزرگمردی همچون علی اکبر (ع) که در صحنههای سخت و طاقتسوز، تنها به رضا وتسلیم الهی فکر میکرد و چنان در برابر بلاهای الهی آرام و مطمئن بود که گاه حیرت و شگفتی دیگران را برمیانگیخت ، می توان راه توشه ای برای خود انتخاب کرد.
این حضرت با توجه با اینکه همیشه در کنار انسان های معصوم زندگی می کرد و در مسائل روز جامعه خویش منطبق با راه و روش سیره امام زمان خود بوده هیچ گاه انحرافی در موضع گیری ها و بیان مطالب از سوی ایشان مشاهده نمی شود که خود نشان از درایت و سطح علمی بالای وی دارد.
شجاعت یکی از مولفه های اصلی شخصیت هر جوانی است که اوج این فضیلت در شخصیت والای علی اکبر(ع) است. جوان امروز هم باید در ارتقای بصیرت، بینش، معلومات و تخصص های لازم خود بکوشد و با تاسی از حضرت علی اکبر(ع) ویژگی های اخلاقی و شخصیتی ایشان را ملاک اصلی فعالیت های خود قرار دهد و از چنین انسان هایی الگو بگیرد. نیایش و عبادت به عنوان روح و جوهره زندگی در تمام دورههای عمر، لازم و حیاتی است. اما این مساله در جوانی به دلیل حساسیت و جایگاه ممتاز آن، از ارزشی دوچندان برخوردار است و نمیتوان شیرینی و لذتی را که عبادت در جوانی دارد و تأثیری که در اندیشه و روان انسان برجای میگذارد با دورههای دیگر مقایسه کرد. جوانان قدر دوران جوانی خود را بایستی بدانند و از آن به عنوان یک فرصت طلایی برای عبادت در راه خدا استفاده نمایند و خانواده ها نسبت به تربیت دینی و تقویت روحیه عبادی در جوانان با استفاده از شیوههای گوناگون آموزشی، تربیتی و الگو گرفتن از ائمه اطهار(ع) آنها را به این سمت هدایت نمایند.
قنبری، با اشاره به دوره جوانی و اینکه دو گروه مختلف جوان وجود دارد که هر کدام دارای مشکلاتی هستند، خاطر نشان کرد: جوان در فطرت و سرشت خود، خداگرا است و ویژگیهایی نظیر تمایل به ابتکار و خلاقیت و زیبایی دارد و باید زمینههای رشد این خصوصیات فطری برایش فراهم شود.
مساله جوان بودن دوره ای است که تمامی انسانها در طول عمر خود آن را سپری می کنند، به طور مثال یک جوان ایرانی وآمریکایی در اینکه این سن را می گذرانند هیچ فرقی با هم ندارند و در خواسته هایشان با توجه به اینکه هر دو جوان هستند تفاوتی نیست، گروه دوم مساله جوانی کردن آنهاست و چون جوان هستند تصور دارند که در راستای ایدئولوژیک یک نظام، دستور العملی را اجرا میکنند که آینده خوبی در انتظارشان نیست و باید برای آینده اقتصادی و سیاسی خود بجنگند که این تفاوت جوانان کشور ما در مقایسه با جوانان دیگر کشورها است.
وی تصریح کرد: چهار دسته مشکل پیش روی جوانان وجود دارد؛ نخستین عامل « مسئله» است که به آنها ناملایمت های ذهنی می گویند که جوان در ذهن خود همواره با مسائلی درگیر است. دومین علت را می توان «مشکل» نام برد که ناملایمت های عینی هستند که در زندگی روزمره آنها به وجود می آید. سومین دسته بحث «معضل» که به مشکل های پیچیده ای گفته می شود که برای جوان قابل حل نیست و آخرین عامل « بحران» است که از آنجایی آغاز می شود که جوان نتواند با استفاده از امکانات و یا ابزارهای که در اختیار دارد مشکلاتش را حل کند و دیگر آنها برایش سخت و شاید هم غیر قابل حل باشند.
این استاد دانشگاه آسیب های اجتماعی و منشأ ایجاد آن را در جوانان نشناختن سه موضوع مهم دانست و تصریح کرد: آسیب های اجتماعی مطالعه و ریشه یابی بی نظمی ها و ناهنجاری ها است که همراه با علل و شیوه های پیشگیری به وجود می آید. اگر در جامعه ای هنجارها رعایت نشود رفتار ها آسیب می بیند یعنی اینکه پایبند نبودن به هنجارهای اجتماعی آسیب ها را باعث می شود. انسان موجودی است که باید در قالب الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی کند، اینکه تا چه حد رفتار فرد با هنجارها، سنت ها مغایرت داشته باشد و جامعه درباره آن چه قضاوتی می کند معیاری برای شناخت رفتار بهنجار و نابهنجار به شمار می رود. در جامعه دینی و اسلامی، معیار و ملاک برای هنجارها نوع اعتقاد مورد پذیرش همگان است و این معیارها به وسیله آموزه های دینی تعیین می شود.
اگر ویژگی های دوران جوانی، مشکلات جوانان، نیازهای به حق آنان و برآورده کردن آن ها به درستی شناخته نشود می تواند از عوامل آسیب زا برای آنها باشد. خانواده ها یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در رشد همه جانبه کودکان تا جوانی هستند که می توانند در پیشگیری از آسیب های اجتماعی گام های مهمی بردارند. اگر جوانان با این بحران ها و ناملایمت ها در زندگی رو به رو شوند دیگر نمی توان در آنها تعادل را به وجود آورد و دچار هیجان هایی می شوند که از حالت خود آگاهی به ناخودآگاهی پیش می روند و اینها برایشان تبدیل به عقده هایی می شود که خطر های آن غیر قابل کنترل است. جوانان اگر در ایجاد رابطه با جنس مخالف نتوانند خود را کنترل کنند با فضایی مواجه می شوند که غیر قابل کنترل هستند و این مساله برای زنان و مردان فرقی ندارد ولی اگر جوانان با الگو گیری از اولیای دین و ائمه در بهبود بخشیدن به این ناملایمت ها استفاده کنند و آنان را در صدر امور زندگی خود قرار دهند می توانند از این بحران ها خارج شوند.
وی در ادامه توصیه می دهد: در حال حاضر در حوزه مسائل فرهنگی جوانان با تهاجم اخلاقی و فرهنگی، تقلید پذیری از غرب، آسیبهای ناشی از عرفانهای جدید و توجه نکردن به ارزشهای انسانی در آموزش روبهرو هستیم. فضای مجازی شبکههای اجتماعی اینترنتی نوعی از بحران هویت را در میان طیف گستردهای از جوانان بهوجود آورده است. بحران هویت در زمینههای فردی ناهمگونیهای هویتی را سبب شده و بهنحوی تعادل اجتماعی را متأثر کرده است. در واقع با توجه به گسترش روز افزون شبکه های اجتماعی در دنیا و ایران، استفاده نوجوانان و جوانان ایرانی از اینترنت رو به گسترش است که این افزایش ورود بی رویه جوانان به فضاهای مجازی آسیب های زیادی را به همراه خواهد داشت و با توجه به فرآیند جهانیشدن و مواجه شدن نسل متراکم جوان ایرانی با فضای مجازی، ضروری است عواقب این برخورد در ایجاد بحران های هویتی بررسی شود و حل این مشکلات به شیوه ای دوسویه ضرورت و اهمیت دارد؛ یعنی نه تنها با همت خود شخص بلکه با رفتار و برنامه ریزی ارگانهای دولتی و همچنین با توجه به اطلاعات آماری، راهکارهای مناسب کارشناسان و همکاری نهادهای موجود با سازمانهای مربوطه این مشکلات مرتفع خواهد شد. ارائه الگوهای مناسب از جوانان در رسانهها و ایجاد سمت و سوی مناسب برای جوانان مانند گرایش به دین و اجرای صحیح دین را به منظور توجه بیشتر به جوانان با اهمیت است.
عضو شورای پژوهشگاه علوم انسانی مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، در پایان به راهکارهای شناسایی مشکلات جوانان اشاره کرد و گفت: توجه به مشکلات عاطفی جوانان مانند افسردگی، پرخاشگری، ترس و کم حرفی، توجه به مشکلات اخلاقی- رفتاری همچون معاشرت با جنس مخالف، سرقت و دروغگویی از راه های شناسایی مشکلات جوانان است که باید مورد توجه همگان به خصوص نهادهای آموزشی در ارتقای قدرت تعقل و تفکر جوانان به منظور برطرف ساختن نیازهای فردی و اجتماعی آنها که نقش پررنگی دارند قرار بگیرد.
تفکر و برنامهریزی دقیق، به منظور اتخاذ راهکارها جهت حل مشکلات جوانان اهمیت دارد. ایجاد شبکه هایی از طرف کارشناسان دینی برای پاسخ به سوال ها و شبه هایی که برای آنها به وجود می آید، تجلیل از جوانان نخبه و برگزاری دوره های نوین ارتباطی با ائمه جماعت از دیگر راهکارهای آسیب شناسی است. شناخت نیازهای روانی که این نیازها تضمین کننده شادابی و نشاط جوان می شود و اگر به موقع شناخته نشود ممکن است فرد را به انحراف بکشد.
انسان ها برای دین داری نیاز به الگو دارند، وقتی الگو ها روشن نباشند نیاز جوانان با فقدان الگو روبرو می شود که در این مسیر به راه های انحرافی بروند. فراهم کردن راه لازم برای بازگشت به ارزش های اسلامی ضرورت دارد. آشنایی جوانان به مسائل دینی- اعتقادی و رجوع به منابع دینی مانند قرآن و نهج البلاغه، توجه به فرهنگ ایرانی- اسلامی به شکل توامان به منظور گرایش بیشتر آنها به دین از اهمیت بالایی برخوردار است. هدایت کردن جوانان امروزی به طرف ارتباط با خداوند یکی از بهترین راه ها برای خودسازی آنها محسوب می شود که متاسفانه جوانان به واسطه سرگرمی های متعدد و بی ارزش ارتباط خود را با پروردگار قطع کرده اند و این امر سبب می شود که جوان دارای مشکلات بیشتری در زندگی خود شود و این ارتباط همیشگی باعث غلبه بر مشکلات در همه مراحل زندگی فرد می شود.