.
.
.
.
.
.
آمریکا برای کاهش قدرت دفاعی جمهوری اسلامی، به دنبال اجرای راهبرد فشار بر مردم ایران با تحریمهای جدید و عملیات روانی است که با استفاده درست از ادبیات تهاجمی و برگزاری رزمایشهای موشکی، زمینه شکست این راهبرد فراهم میشود.
ادامه مطلب
tp://mashreghnews.ir/fa/services/7">گروه جنگ نرم مشرق- آخرین مرحله از رزمایش موشکی اقتدار ولایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیروز برگزار شد و انواع موشکهای بالستیک دوربرد، میان برد و کوتاه برد در مناطق گوناگونی از پهنه ایران با موفقیت پرتاب شد. این رزمایش در دوران پسابرجام در حالی برگزار گردید که آمریکاییها به بهانه داشتن صنعت موشکی، ایران را مورد تحریمهای جداگانهای نسبت به موضوعهای هستهای، حقوق بشر و تروریسم قرار دادهاند.
موشکهای ایران یکی از دغدغههای اصلی آمریکاییها در چند سال اخیر محسوب میشود و به غیر مراکز و مقامهای سیاسی و تصمیمگیر، بسیاری از اندیشکدهها و مراکز تصمیمساز آمریکا به ارزیابی ابعاد مختلف صنایع موشکی ایران پرداختهاند که در جدیدترین نمونه آن میتوان به گزارش اخیر مرکز تحقیقات کنگره آمریکا اشاره کرد.
این گزارش که تحت عنوان «موشکهای ایران، کرهشمالی، سوریه و همکاری هستهای» منتشر شده، به ارزیابی توان موشکی ایران و کره شمالی پرداخته و مدعی شد که این دو کشور در حال همکاری هستهای و موشکی (بالستیک) با یکدیگر هستند. این مرکز در گزارش خود آورده که « همکاری تکنولوژیک موشکهای بالستیک بین ایران و کرهشمالی مشخص و معنادار است و کنگره آمریکا تاکنون جلسات متعدد استماع را به برنامه موشکی و هستهای این دو کشور اختصاص داده و سازمان ملل طبق قطعنامههای مختلف، کشورهایی که این دو کشور را از لحاظ سلاحهای کشتار جمعی تامین کردهاند، تحریم نموده است.»
این مرکز تحقیقاتی با ادعای اینکه برجام موجب شد که فعالیت سلاح هستهای ایران متوقف شود، افزود: «ایران در نوامبر 2013 در پی توافقات چند جانبه اقدام به محدود کردن برخی از برنامههای هستهای خود جهت کاهش نگرانیهای بینالمللی کرد و طبق اسناد جامعه اطلاعاتی آمریکا، اکنون برنامه سلاح هستهای خود را متوقف کرده است. اما طبق ادعای همین جامعه اطلاعاتی، ایران هم اکنون دارای بزرگترین زرادخانه موشکهای بالستیک غرب آسیا (خاورمیانه) است. موشکهای بالستیک ایران توانایی حملات کشتار جمعی را دارند و با توجه به پیشرفت این کشور در زمینه هوا و فضا، میتوان شاهد تولید موشکهای دور برد قارهپیما (ICBM) توسط آن بود. ایران، دارای قریب به یکصد فروند پرتابگر موشک کوتاهبرد (SRBM) که توان بارگیری مجدد را دارد و همچنین قریب به 50 سیلوی پرتابگر موشک بالستیک میانبرد (MRBM) دارد که میتواند اهداف را در سرتاسر غرب آسیا (خاورمیانه) و حوزه جنوبی ناتو مورد هدف قرار دهد».
این گزارش تاریخچهای از همکاری موشکی ایران و کرهشمالی اعلام و در آن مدعی میشود همکاری ایران با کره شمالی از دهه 1980 میلادی با خرید موشکهای اسکاد A توسط ایران آغاز و تا کنون ادامه داشته است. این گزارش با استناد به صحبتهای فرمانده سپاه پاسداران در سال 2006 مبنی بر خودکفایی در تولید موشک و سوخت آن مدعی میشود: «با اینکه ایران در تولید و ساخت موشکهای بالستیک ادعا دارد، اما جزییات اصلی ساخت این موشکها را از کرهشمالی تهیه میکند و طبق گزارش کلاپر -رییس سازمان اطلاعات ملی و رییس جامعه اطلاعاتی آمریکا- در 11 فوریه 2014، برخی از ناظران بینالمللی معتقدند که بدون مساعدت کرهشمالی، ایران قادر نخواهد بود که موشکهای همتایان ایرانی اسکاد B و اسکاد C (شهاب 1 و شهاب 2) را تولید کند.»
مرکز تحقیقات کنگره آمریکا در انتهای این قسمت از گزارش به مصاحبه «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا در آوریل 2015 اشاره میکند که وی سخن از توان همکاری ایران و کرهشمالی برای تولید سلاح هستهای سخن به میان آورد و کلاپر هم در گزارش فوریه 2012 خود به سنا، از صادر کردن تجهیزات ساخت موشک بالستیک از سوی کره شمالی به ایران و سوریه سخن گفته است. این مرکز در انتها با خطرناک نشان دادن ایران در گزارش خود نوشت: «اما نکتهای که در مورد ایران وجود دارد، این است که فعلا میتوان ایران را از نظر هستهای خیلی خطرناک دید و طبق گزارش نوامبر 2007 سازمان اطلاعات ملی، این کشور در سال 2003 برنامه سلاح هستهای خود را متوقف کرد، اما تهران گزینه روی آوردن دوباره به ساخت سلاح را برای خود باز گذشته و هر آینه احتمال بازگشت به آن سمت را دارد.»
آمریکا به دنبال از بین بردن سه برگ برنده ایران: تاسیسات هستهای، برنامه موشکی و نفوذ منطقهای
ایران پس از انقلاب اسلامی به دلایل سیاستهای حمایت از مظلومان جهان و قبول نکردن سرسپردگی آمریکا، مغضوب این کشور قرار گرفت؛ نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی میگذرد و آمریکا در این ایام تمام توان خود را برای محدود کردن ایران در حوزههای مختلف قدرت انجام داده و هنوز سیاست مهار ایران را دنبال میکند.
ایران نیز در این ایام به توانمندسازی خود پرداخته و اکنون به یکی از قدرتهای مهم منطقه و حتی در موضوعهای خاصی به قدرت تاثیرگذاری در سطح جهان تبدیل شده است؛ از این رو آمریکاییها برای کاهش قدرت جمهوری اسلامی به سراغ سه پروژه اصلی ایران یعنی تاسیسات هستهای، برنامه موشکی و نفوذ منطقهای (محور مقاومت) که در واقع برگ برنده ایران در بازیهای منطقهای و بینالمللی محسوب میشود، رفته تا بتواند این سه مصداق از موئلفههای قدرت ایران را کاهش و در صورت امکان نابود سازد.
آمریکا در گذشته نیز استراتژی محدودسازی و در نهایت نابودسازی قدرت نظامی برخی کشورها را جهت سقوط نظام آنها پیاده کرده که میتوان به دو نمونه آن یعنی عراق و لیبی اشاره کرد؛ آمریکا در قبال عراق و لیبی، به دنبال خالی کردن دست آنها از انواع تسلیحات نظامی استراتژیک بود تا در صورت جنگ یا حمله نظامی، قابلیت دفاعی این کشورها تا حد زیادی کاهش یافته و هزینه های نبرد نیز به همان نسبت کاهش پیدا کند. سیاستی که در قبال ایران نیز در حال پیگیری است و محدود کردن توان دفاعی کشور، یکی از اهداف استراتژیک دولتهای گوناگون آمریکا بوده است.
پس از اینکه سرعت پیشرفت هستهای ایران کاهش پیدا کرده، اکنون نوبت پروژه موشکی ایران است؛ آمریکاییها در زمان مذاکرات هستهای با جدیت موضوع موشکی را نیز به جلسات مذاکره میکشاندند اما هربار با مقاومت مذاکرهکنندگان ایرانی روبرو شدند.
در کنار اصرار مقامات واشنگتن، حجمه تبلیغاتی بسیاری توسط مراکز مطالعاتی – پژوهشی و اندیشکدههای آمریکایی در رابطه با خطر موشکی ایران صورت گرفت و این مراکز تصمیمساز به دنبال به اولویت رساندن محدودیت و نابودی صنایع موشکی ایران پس از تاسیسات هستهای برای مقامات مختلف آمریکا در دولت، کنگره و سنا هستند؛ دلیل تحریمهای جدید ایران بلافاصله بعد از اجرای برجام نیز همین موضوع است. میزان کیفیت و کمیت تبلیفات منفی و تحریکسازی نسبت به برنامه موشکی ایران توسط اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی – پژوهشی آمریکا زیاد است و برای آشنایی با عملیات روانی آنها، به چند نمونه از این گزارشات در زیر اشاره شده است:
استراتژی آمریکا: تبدیل ایران به شیر بی یال و دم و کوپال
آمریکا در حالی که توانست برخی محدودیتهای هستهای را بر ایران تحمیل کند، اکنون در طول زمان، فشار به جمهوری اسلامی را با تحریمهای جدید و عملیات روانی در سطح جهانی بیشتر خواهد کرد تا ایران نشستن دوباره پشت میز مذاکره را قبول کند اما این بار دستور مذاکرات خلع سلاح موشکی و کاهش قدرت دفاعی ایران خواهد بود.
استراتژی اصلی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی، ساختن یک شیر بی یال و دم و کوپال از ایران در بلندمدت است تا بتواند یکی از اصلیترین موانع برای توسعه سیاستهای امپریالیستی خود در منطقه را از سر راه بردارد؛ در این رابطه مسئولان دولتی و نظامی ایران باید از دادن هرگونه آدرس غلط به خارج از ایران خودداری کرده و با استفاده از ادبیات تهاجمی نسبت به لفاظی آمریکاییها و همچنین برگزاری رزمایشهای موشکی مانند رزمایش اخیر، زمینه را برای شکست استراتژی آمریکا فراهم کنند.