.
.
.
.
.
.
شنبه 95/02/11
در کتاب ثمراة الحیوة جلد سوم صفحه سیصدو هفتاد و هفت نوشته:
جوانی در بنی اسرائیل زندگی می کرد و به عبادت حق تعالی مشغول بود روزها را به روزه و شبها را بنماز و طاعت، تا بیست سال کارش همین بود تا که یک روز فریب خورده و کم کم از خدا کناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران قرار گرفت و در این کار بیست سال باقی ماند یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند، نگاه کرد دید موهایش سفید شده از معصیتهای خود بدش آمد واز کرده های خود سخت پشیمان گردید.
ادامــــــــه
ادامه »جمعه 95/02/10
جواني نزد شيخ حسنعلي نخودكي آمد و گفت :
سه قفل در زندگي ام وجود داردو سه كليد از شما ميخواهم؛
قفل اول اين است كه دوست دارم ازدواج سالم داشته باشم؛
قفل دوم؛دوست دارم كارم پر بركت باشد؛
قفل سوم هم دوست دارم عاقبت به خير بشوم.
شيخ نخودكي فرمود : براي قفل اول نماز را اول وقت بخوان.
براي قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
و براي قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض كرد سه قفل با يك كليد!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟
شيخ نخودكي فرمود : نماز اول وقت شاه كليد است…
جمعه 95/02/10
۱- نداشتن انتظار تشكّر
قرآن الگوى اخلاص را كسانى مى داند كه بعد از آنكه غذاى مورد نياز خود را آن هم به هنگام افطار و در شب هاى پى درپى به محرومان جامعه (يتيمان ، اسيران و…) دادند، گفتند: ما از شما نه انتظار جزا و پاداش داريم و نه توقّع مدح و تشكّر.(225) بنابراين ، اگر شخصى در برابر عملى كه انجام مى دهد از مردم انتظار تعريف داشته باشد واگر كسى از كار او تشكّر نكرد پشيمان شود، اخلاص ندارد و لازم است در نيّت خود تجديد نظر كند.
ادامــــــــــه
ادامه »جمعه 95/02/10